بزارید از اول بگم که تو این پارت هی از بیرون اومدن استفاده میشه که کام اوت فعلشه پس هر وقت اینارو دیدید به دوتا معنی توجه کنید هم بیرون اومدن هم به عنوان یه گی کام اوت کردن
{فقط یه سو تفاهم}
لویی: ۱۰دقیقا وقت داری که از کمد بیای بیرون (کام اوت کنی)
لیام: من قبلا یه بار اینکارو کردم ، قرار نیست دوباره انجامش بدم
لویی: ۱۰
لویی: ۹
لیام: لویی این فقط یه سوتفاهمه
لیام: من از هری خوشم نمیاد
لویی: ۸
لویی: ۷
لویی: ۶
لیام: لو لطفا
لیام: این در رو نشکن
لیام: چرا باور نمیکنی
لیام: من فکر کردم ما داداشیم
لیام: میدونی که من هیچوقت همچین کاری نمیکنم
لویی: ۵
لویی: ۴
لویی: ۳
لیام: باشه درو بشکون ، یا هرکاری دیگهای که میخای بکن
لیام: مطمعنم هری،نایل یا زین حرفمو باور میکنن
لویی: ...
لویی: میدونی چیه؟
لویی: باورم نمیشه اینو میگم
لویی: متاسفم
لویی: من خیلی بیشعورم
لیام: صبرکن
لیام: پس دیگه قرار نیس منو بکشی ؟؟؟
لویی: من چند وقته که میشناسمت
لویی: تو هیچوقت همچین کاری با من نمیکنی
لیام: ....پس میتونم بیام بیرون الان (کام اوت کنم)
لویی: عره :)
لیام: بیرون اومدن از کمد حس عالیع (کام اوت از کلازت :|)
لویی: میدونم خا
■■■■■
اینم پارت ۴۰
۲۹ تا دیگه موندهگایز من خودمم میخام که فف رو هر چه زودتر عاپ کنم تا تموم شه و بعدش برم سراغ نوشته های خودم
پس یه پیشنهاد
چون پارت ها کوتاهه (هر چند ازین به بعد هی بلندتر میشه) من میتونم ۲تا پارت تو روز بزارم ، ولی خو همینطوری که نه!
ازین به بعد هر وقت ووت ها به ۱۰۰ و کامنت ها به ۳۰ تا رسید من پارت بعدی رو عاپ میکنم
شاید مثلا ۳ تا پارت تو یروز هم عاپ کنمو اینکه من چه پارت و کامنتا به شرط برسه چه نرسه من روزی یکیو عاپ میکنم
با خودتون دیگه
ووت ۱۰۰
کامنت۳۰
YOU ARE READING
ilysm [ZIAM]
Fanfiction[translation] "خیلی دوست دارم عزیزم" "میدونم و منم دوست دارم.وتورو به حضرت عباس ، برو بخاب ." ■■■■■ فنفیکی از چت های زیام و یکمم بقیهی کاپل ها 4 in Fanfictions