*Unrealistic Hope*

shy author

هاااعی گایز👋🏽🙇🏽‍♂️😻
میخاام باهاتون حرف بزنم
خب این اولین فیکیشن منه که دارم مینویسم و یه جا ثبتش میکنم
براتون خبرایی دارم
خیلی خوشحالم که حداقل میتونم اسمات بنویسم*اینم برای عاشقان اسمات🙈*
و اینکه من تو مقدمه نویسی خوب نیستم
این ف.ف قراره که تقریبا راز الود باشه*اب دهانش را قورت میدهد*
امیدوارم از قلمم خوشتون بیاد🤭
خب یه شخصیت اصلیه دخترهم هست که قراره با جی هوپ شی شیپش کنیم
اون منم🙄🤗
************************************
یه نکته‌ی خیلی خیلی ریزیو بهتون بگم😌
چندتا پارت اول ممکنه کلا از زبون سوم شخص باشه تا اعضا و البته من✋🏽🙇🏽‍♂️ شخصیت اخلاقی و رفتاری و کارهایی که میکنن براتون مشخص شه
و خب من نمیتونم جلوی زیون دایانا رو بگیرم.میتونم؟؟!
معلومه که نه
پس شاید دایانا*بنده🤭*یه کوچولو اندازه نوک انگشت بی ادب باشه
بچهه هااا شیپ جی هوپ و دایانا چی میشه؟🤔
جیانا؟؟!😹
فیکیشنو به دوستاتونم معرفی کنید🙃🙇🏽‍♂️
و اگه توی روند داستان ایده ایی داشتین بگین✌🏽
توی داستان ازش استفاده میکنم
و من مقدمه نویسی بلد نیستم پس یکم اسپویلش میکنم🙄😎
♧~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~♧
P.O.Vdayana
با ترس به جی هوپی که با ابروهای بالا انداخته شده و اون نگاهه خبیثش بهم نگاه میکرد نگاهی انداختم
اب دهنمو قورت دادم
"چی میخای جِی؟؟"
"+خودت میدونی خودتو به اون راه نزن"
سرمو پایین انداختم
"اخه من اماده نیستم"
"یااا دایاناا امادگی نمیخااد که
یه بازیه"
با اخم سرمو اوردم بالا
"من هنوز باخت قبلیمو یادم نرفتههه جِی!"
"+اوه کاماان بیا بگیرش"
دسته‌ی بازیو به طرفم گرفت و منم خیلی سریع از دستش قاپیدم
"جِی عمرا اگه بذارم تو ببری"
"+هه...ریز میبینمت بیب"
چشم غره ایی بهش رفتم و مشغول ور رفتن با دسته‌ی بازی شدم
داد زدم"عااااه برا من انگاار کار نمیکنهههه اه
پدرسسسگِ دیکهددددد"
قهقهه‌ی جی هوا رفت
"+دایاناا این فقط یه دسته‌ی بازیه نه پدرسگه ، نه دیکهد"
"اگه این دیکهد نیست پس تووویی احمق"
لبامو اویزوون کردم
"حداقل تو یکاری میکردی من ببرم عایش مادر فا..."
جلو دهنمو گرفت
"+یاا جدیدا خیلی بی ادب شدیااا"
با اخم ساختگی بهش نگه کردم
یه نقشه به سرم زد💥
♧~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~♧
اینم از اسپویل و باید منتطر پارتش باشید تا ببینیم دایانا چه نقشه ایی برا جی کشیده😈🤭