دوستان قبل شروع بگم این پارت اسماته تام و کریسه ... 🔞
و یه توضیحی راجب هیت بگم
هیت یه دوره ای که در امگا ها اتفاق میافته و تقریبا هر یه ماه یه بار ه به صورتی که در این دوران احساس نیاز جنسی خیلی زیادی میکنن و تنها راه از بین بردن درد و حس این دوران رابطه با الفا شون یا خوردن قرص است هنگام رابطه با الفا در اسن دوران ممکنه بو های خاصی داشته باشن اگه توی این دوران با الفا رابطه داشته باشن الفا روشون نشون بزاره (مثل لاو بایت ) این نشان تا اخر عمرشون میمونه و یه جورایی سند مالیکیت میزارن رو امگاشون
بازم میگم این پارت اسمات دوست ندارید نخونید لطفا 🚫.......
محکم کوبیدش به در
جوری که لولای در صدای بدی دادکمرش درد گرفت ولی شهوت تمام بدنشو سر کرده بود
لبای بی دفاع ش اسیر دندونای وحشی مرد مقابلش بودتام داغ بود تمام بدنش داشت اتیش میگرفت
حرارت حتی از فاصله نزدیک و بدون لمس تنش حسش میشد دیکش هر لحظه سفت تر میشد و تو شلوار تنگش برامده ترکریس سفت بود ...بی طاقت بود
زانوشو بین پاهای پسر بیچاره که حال بهتری نداشت فشار داد تام ناله بلندی کرد
به محض باز کردن دهانش زبونشو واردش کرد
گرمای دهانش باعث تعجبش شد ولی مهم نبود اینجوری لذت بخش ترم میشدبعد کاوش طولانی در دهان تام جدا شد تا باهم نفس بگیرن
اب دهانشون بهم وصل بود
سینه هاشون بالا پایین میشد
کریس نگاهی پر هوس به تام انداخت صورتش قرمز بود
معلوم بود چقد گرمه شه
لباش کبود و خون مرده بود
باد کرده و نفس های گرمش از بین ش بیرون میومد
چشای فیروزه ایش رگه های قرمز داشت و خمار بودکریس دووم نیاورد بس بود
الان وقتشه که کارشو روی گردن سفید و کشیده ادامه بده
به سمتش رفت باید اول مزه شو مچشید
لیسی بهش زد
تام اهی کشید
لبخندی زد جای خیسو گاز گرفت بدون هشدارپوست ظریف گردنش لا به لای دندونای کریس بود این حالشو بدتر میکرد گرم تر میکرد
مطمئن شد اینا همش نشونه هیته
اون مرد جذاب لعنتی با اون حرکاتش باعثش بودکریس بی توجه به حال بد تام به کارش با شدت بیشتری ادامه میداد
تام بی طاقت بود این ارامش کریس این حرکات ارومش لذت بخش نبود
کریس ادامه داد لباس تام و باز کرد دکمه ها دونه دونه به اطراف پرت میشدن
با دیدن بدن سفید و خوش فرم چشماش برق زد
به سمت سینه سمت چپش رفت و شروع به مکیدن و گاز گرفتن کردبا گرسنگی به کارش ادامه میداد
بویی به مشامش خورد
این بو اصلا ناخوشایند نبود و نه تنها میلش و کم نکرد
بلکه شهوت شو سیر ی ناپذیر کرد
اون بوی عجیب بوی خنک شکوفه های سیب که مطمئن بود منبع دیگری جز بدن رو به رو نداشت
اونو سمتش بیش از پیش جذب میکرد
YOU ARE READING
forbidden
FanfictionForbidden by aphrodite 💚💙 ◇اون ممنوعه ... داشتش ینی سقوط ینی زمینی شدن ولی من بخاطرش حاضرم جهنمی هم بشم 🔞 abuse mpreg blood hurt .....