سلامی دوباره ب شما اکسوالای گل.
میدونید ک امروز چ روزیه یا باید بگممممم
امروز تولد سهونههههه
هورااااااا
دست و جیغتونو نمیشنومممم!!👏👏👏👏💓💓💓💓💃💃💃💃💃💃👶👶👶😻😻😻😻😎😎😎😇😇😇😇😇😇😇😇😇😇☺☺😊😊😊😀😂😁😁😁😂😂😍😍😍😍😎😎😎😚😚😘😘😘😙😗😋😋😋😋😻😻😻😻😻😽😽😽😽👶👶👶
فک نکنم این روز و چند روز بعدشو اکسوالی فراموش کنه!
امروز ک تولد سهونه..چند روز دیگه هم تولد دوست پسرش(^^)ینی لوهانههههه
هوراااااا
دست و جیغاتون باید واتپدو کر کنه هااا😻😻😻😻💓👏👏👏👏🌻🌻😇😇😇😇😇😄😄😄😄💃💃💃💃💃💃💃😻😻😻😻💓💓💓💓💓👏😎😎😎😎😎😊😊😊❤❤💚💚😈😈😈😃😃😋😃
خب این پارت کاملا مخصوصهه.مخصوص سهون جونی؛مکنه ی اکسو.
نبینم کسی کمتر از 30 تا کامنت بزاره هااا..
این عکسه بالارو میبینید...من روش کراش دارم شدیددد..
خب بریم سر اصل مطلب ک خیلی گلدم درد میکنه😂(از بس جیغ زدم ینی!)
سهون پسر رییس جمهور کره جنوبیه و ت خدمتکارشی.
مجبوری هرروز برای اینکه غذتشو براش ببری و خدمت ننی بهش؛سه طبقه رو طی کنی تا ب اتاقش برسی(برگرفته شده از فیک زیبا و بیاد ماندنی آنتی لاو🌻)
ی روز ک مثل هرروز،وعده ی صبحانشو براش میبری؛میبینی تو اتاق هیچ کس نیست.شروع میکنی روی میز وسایل غذارو چیدن.همینطوری با کجنکاوی اخ اطراف میکنی تا ببینی کی(ب معنی چ وقتی)و از کجا میاد.
همونطوری ک ظرف آخرو میزاری ی صدای دری میشنوی.بر میگردی و در ورودی اتاقو نگاه می اندازی؛ولی مثل اینکه کسی از اون در ن وارد شده ن خارج!
فک میکنی توهم زدی و میخوای برگردی تا بری ب بقیه کارات تو آشپزخونه برسی..ولی همینکه برمیگردی؛صورتی مرطوب نزدیک ب صورتت میبینی و با ترس جیغ میکشی و عقب میری ک یهو پات میپیچه و همین ک میای با کله با پارکت زیر پات یکی شی؛یهو دوتا دست،کمرتو میگیرنو تو رو بالا میکشن.
با خوشحالی ک حداقل جلوی این اوه سهون با افتادنت،خودتو ضایه نکردی؛روی پاهات می ایستیو چشماتو باز میکنی ک یهو خودتو در فاصله ی خیلی کم از صورت سهون میبینی:').میای دوباره جیغ بزنی و فرار کنی ک دوباره بخاطر لیزی پارکت؛نزدیک بود یه بار دیگه از صورت نابود شی!
دیگه سهون دستاشو از دور کمرت برنداشتو همونطوری تا چند دقیقه توی بغلش موندی تا ببینی اخرش چی میشه!
دوست داری اخرش چی شه¿¡
خودت بقیشو داخل کامنتا بگو😉
خب گایز اینم از پارت مخصوص این هفتمون
امیدوارم ک از این س تایی ک اپ کردم خوشتون بیاد.
راستی از این ب بعد درخواستی هم قبوله.
تو کامنتا بگید با کدوم ایدل میخواید تا براتون بسازم😁
خب فعلاااا😗🌻💓
