**
*
*
*
” سلام نایل “
” سلام لو- وای چیشده! چرا داری گریه می کنی؟ “
” آ.... آروم باش نایل.... درباره.... درباره هریه، اون.... “
” من اون حروم زاده رو می کشم! “
” نایل صبر کن، نه- “
” نه لویی! بهت گفته بودم! میدونستم اول اخرش یه گندی میزنه “
” نایل... “
” نه لویی! تو همینجا وایسا من فقط میرم باهاش حرف بزنم “
*
*
*
*
*
YOU ARE READING
×× Cold ×× [ L.S ]
Short Story"بهش اعتماد نکن" "باهاش حرف نزن" "ازش دور بمون" "عاشق اون نشو" "برای چی؟" "چون اون سرده و بی روح" thank you @HxrryLouisLove All credit belong to her♥ ........................................ ★ short chapters ★