پس از گذشت حدود ۴ سال،دیگر خیلی ها به دنبال چاپ کردن کتابی از جونز بودند.او بالاخره نظریات و مکاشفاتش را جمع و آماده کرده بود.حرف هایی که او می زد،همچنان برای دیگران مسحور کننده و نبوغ آمیز می امدند.
تنها چیزی که این وسط نگرانی ایجاد میکرد،این پرسش بود که:((پس اجرای حکم جونز چه می شود؟مگر قرار نبود او اعدام شود؟عدالت کجاست؟))
عدالت همانجا بود.کنار جونز.او عدالت را تعریف کرده بود:((اصولا عدالت متضاد با هرج و مرج نیست.اگر بخشی از آن باشد چه؟))