30 ریسک

154 41 198
                                    

سباستین روی پله های جت شخصیش وایستاد و لحظه ایی به اطراف نگاه کرد،نفس عمیقی کشید و اجازه داد هوای شرجی و متعادل میامی وارد ریه هاش بشه. اون عینک آفتابیشو روی چشماش زد و کت جین مشکیشو با دستش روی شونش نگه داشت و پله هارو پایین اومد.

-آقای سبایوس بفرمایید از این طرف.

سباستین لبخندی به راننده ایی که منتظرش بود زد و به پشت سرش نگاه کرد، زن مو بلوندی که همراهش بود لباس سفیدی تنش بود که تا زیر زانوش کشیده شده بود.

سباستین لبخندی به راننده ایی که منتظرش بود زد و به پشت سرش نگاه کرد، زن مو بلوندی که همراهش بود لباس سفیدی تنش بود که تا زیر زانوش کشیده شده بود

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

منتظر بود تا اون از پله ها بیاد پایین وقتی کنارش رسید دستشو دور کمر اون انداخت:آماده ایی پیش خانواده برگردی؟ویولت.

ویولت عینک آفتابیشو از روی چشمش برداشت و یه تیکه از موهاشو به پشتش حل داد:از هروقت دیگه آماده ترم.

سباستین با لبخندی که ویولت بهش زد کمرشو رها کرد و سواره ماشینی شدن که اونجا منتظرشون بود.

زین به خاطره نوره خورشیدی که مستقیم روی صورتش بود از خواب بیدار شد، باورش نمیشد که شب رو کنار کارول اون هم توی تراس پنت هاوس مرکز شهر گذرونده. چیزی که براش عجیب بود نبودن کارول اون اطراف بود، اون روی تخت نشست و دستشو روی صورتش کشید هیچ اثری از کارول نبود. از روی میز گوشیشو بر‌داشت و روشنش کرد، چند ثانیه بعد تمام پیام هایی که دیشب براش گذاشته بودن روی صفحه گوشیش نمایان شد.
اون گوشیشو توی دستش گرفت با خودش به داخل حموم برد میتونست موقعی که داره دوش میگیره یه قسمتی از پیام هارو گوش بده.

اولین پیام و البته ده تا پیام بعدیش از الیزابت بود، اون صداش توی همه پیام ها عصبی بود. اون انقدری پیام داشت از الیزابت که حموم کردنش تموم شد، حوله ایی دوره کمرش پیچید و گوشیشو دستش گرفت بیرون در اومد.

چندتا پیام داشت که به اونا نگاه کرد. بیشترش از الیزابت بود و البته یک پیام عجیب از گریسی با این متن که "سباستین برگشته"
زین با تعجب به روی گوشی نگاه کرد، چندبار اون متن دو کلمه ایی رو خوند تا بتونه حضمش کنه. وقتی به خودش اومد خیلی سریع لباساشو تنش کرد هنوز هیچ خبری از کارول نبود و اون حتی یه پیام یا متن کوتاه براش نزاشته بود.

It's me KAROL [ZAYN]Where stories live. Discover now