توضیحات:
اسکیزوفرنی ، بیماری روانی که در خیلی از کسانی که این بیماری رو دارند با افسردگی شروع میشه، فرد شخصیتی جامعه گریز،متوهم،حساس و شکاک... پیدا میکنه.
انواعی از ویژگی های این بیماری وجود داره که علائم مختلفی دارند و نمیشه اون رو بصورت قطعی توی دو جمله توصیف کرد. اما تا جایی که به این داستان مرتبطِ بگم، این فرد ممکنه صداهایی رو بشنوه یا اجسامی رو ببینه که وجود خارجی ندارند.
ممکنِ احساس کنه کسی اونرو تعقیب میکنه یا درحال کنترل شدن هست و اینها باعث میشه دست به واکنش هایی بزنند، ممکنِ که فکرکنند افکارشون کنترل میشه و... که برای عموم وحالت نرمال اینها ناهنجاری محسوب میشه.
امیدوارم تاحدی متوجه شده باشید تقریبا به چه شکلِ، اما اگر نشدید،با یه سرچ کوچیک تا حد دونستن در مورد کلیتش، میتونید اطلاعات کسب کنید.
YOU ARE READING
𝐑𝐄𝐃𝐄𝐌𝐓𝐈𝐎𝐍.
Fanfiction" شلوغی آدم ها ، از کشیدن تیغ روی پوستش آزاردهنده تر بود؛ این درست مثل اُپِرایی بود که توسط جیغ بچه های یک ساله خونده میشد و شیشه های مغزش رو به لرزه در میورد؛ تنها هدف سهون این بود که اجازه شکسته شدن رو به اون جنس ظریف نده. اما درک همه چیز سخت تر م...