سلام به همه.
...
من نیلیم ، و شاید جمعیت اندکی از بچه های قدیمِ فندوم منو کمو بیش یادشون باشه ;)💛
من نویسنده نیستم و ایده ای ندارم چه اتفاقی برام افتاد که شروع کردم به نوشتن این لیتل بوک. اما یجورایی دوست داشتم بلخره از ایده ی متفاوتی که همیشه توی سرم چرخ میزد استفاده کنم .
این طبیعیه ک از بین ما کسایی باشن که به خاطر اضطراب و ضربه روحی یا بیماری و مصرف دارو و یا اختلال های مختلف، خواب خوبی نداشته باشن و کابوس ها و رویاهای عجیبیو شبا تجربه کنن.
و این مشکلیه که دقیقا لیام تو داستانِ من باهاش مواجهه.این بوک بیشتر از زبون لیامه و فضای خاکستری و گنگی داره. شرایط و زمانِ داستان برمیگرده به حوالیه موزیک فور یو و لیامو زین دقیقا تو جایگاه اصلیشون قرار دارن با کمی تخیل.
قلمِ بوک عامیانس و شاید توی نگارش کمی کوتاهی بشه که بزرگان ب بزرگیه خودشون ببخشن :)
چپتر اولو فردا میزارم و اگه نظرات خوبی نگرفتم با احترام بوکو میبندم ولی اگه دوس داشتید با کمال میل ادامه میدم 😋
...
• شبو روزتون به خیر و خوشی 😌🌹•
.
.
.