چانیول تصمیم خودشو گرفته بود، میخواست تمام کافه کتابو تغییر دکوراسیون بده و این میون نه جونگده و نه شیومین حریفش نمیشدن راضیش کنن که این کار فقط و فقط انجام یه هزینه ی اضافیه.
در هر صورت اون پارک چانیول بود، پسر قُد و لجبازی که اگه تصمیم به انجام کاری میگرفت کسی نمیتونست جلودارش باشه.
شیومین همونطور که روی یکی از صندلی ها نشسته بود و دست جونگده روی شونه شو نوازش میکرد گفت:
-به نظرت چانیول نرماله؟
نیم نگاهی به صورت شیومین که به سمتش روبه بالا گرفته شده بود انداخت و به خاطر وسوسه ی ناگهانی درونش، خم شد و بوسه سریع و کوتاهی به لباش زد.
-نه، مطمئنم اون نرمال نیست، کی بعد یه مدت جدایی و گذشتن یه روز از دیدار دوباره با معشوقه ی سابقش، شروع میکنه به کُن فَیَکون کردن تموم کافه َش.
شیومین خندید:
-امیدوارم دو روز دیگه پشیمون نشه و نخواد همه چی رو به حالت قبلش برگردونه.
جونگده دستاشُ به حالت تسلیم رو به بالا گرفت:
-من یکی که دیگه حاضر نمیشم کلی وسیله به خاطرش جابه جا کنم و با کلی آدم سروکله بزنم.
چانیول نزدیکشون شد:
-جای وراجی بیاین کمک من کنید.
جونگده خندید:
-عزیزم داری با هیونگات صحبت میکنی.
-لطفا بیاین کمکم ، دست تنها نمیتونم.
جفتشون بهمدیگه نگاه انداختن و بعدش پشت سر چانیول برای کمک کردن رفتن.
تمام میز و صندلی ها از حالت مربع به دایره تغییر کردن، روی هر میز گلدون ظریفی از گیاه قرار گرفت و ردیف دایره ی کتابخونه به نیم دایره های درهم تبدیل شد.
چانیول با رضایت لبخند زد
شیومین بعد نیم نگاهی به دور و اطرافش گفت:
-زیادی شلوغ پلوغ نشد؟
چانیول سرشو به هر دو سمت تکون داد:
-هواوم ، قشنگ شده.
جونگده با تردید پرسید:
-میخوای نیروی جدید استخدام کنی؟!
-هوم، میخوام یه نفر رو هم جای خودم بذارم ، ممکنه یه مدت از اینجا برم.
شیومین دستاشو توی جیب شلوار تنگش فرو بُرد و شونه هاش رو به سمت گوشاش جمع کرد:
-نقش اول فیلم برای فراموش کردن میخواد یه مدت از محل زندگیش بره، این روزا زیاد فیلم میبینی، نه چانیول؟
جونگده بهش چشم غره رفت ولی شیومین با همون نگاه خونسرد همیشگیش، چشم انتظار جواب به چانیول خیره مونده بود:
YOU ARE READING
Nirvana
Fanfictionچانیول از نظر روحی به خاطر شکست عشقی که داشته آسیب دیده، تصمیم میگیره تا برای بهتر شدن دنبال تحصیلبه سئول بره، اونجا به بکهیون آشنا میشه و.... Genre: Romance, Dram Couple: Chanbaek Status: Completed