چانیول سعی داشت تا تمرکزشو روی درسی که آقای سو در حال تدریس بود نگه داره ولی این کار عملا با تق تقی که پسر صندلی جلویی با خودکارش راه انداخته بود غیرممکن میشد.
با خشم زیاد به پسر که فقط موهای مشکی و کوتاهش و پشت گردن روشن و کمی از شونه های مخفی شده در ژاگت سبزآبیش مشخص بود نگاه کرد.
به خودش نهیب زد که باید تا آخر کلاس همه چیزو تحمل کنه، اینکه بخواد روز اول این درس با یکی دانشجوها، درست مثل پسرای دبیرستانی درگیر بشه درست نبود.
ولی بازم صدای تق تق، روی اعصاب ضعیف شدش زیاد از حد مثل مته زده می شد.
بالاخره بعد از 10 دقیقه چانیول نتونست بیشتر تحمل کنه و با صدای بلند گفت:
-میشه اون صدای تق تق لعنتی رو قطع کنی؟
همه دانشجوها و استاد بهش نگاه کردن.
پسر بدون اینکه به سمت چانیول برگرده و یا حرفی بزن ، خودکارشو روی دسته ی صندلی گذاشت.
آقای سو ترجیح داد روز اول کلاسش نخواد به دانشجویی اخطار بده و برای همین فقط گفت:
-سکوت کلاسو رعایت کنید.
و بعد دوباره به سمت تخته چرخید تا چیزایی که مد نظرش بود روی سطح سفید با خطوط مشکی به نمایش بذاره.
تا آخر ساعت درسی، دیگه صدایی از سمت پسر جلویی شنیده نشد و چانیول تونست تمرکزی که به دنبالش بود رو به دست بیاره.
بعد از کلاس وقتی که روی نیمکت چوبی نشسته بود، لیوان قهوه جلو صورتش قرار گرفت.
سرشو بالا گرفت تا بفهمه اون لیوان مقوایی چرا باید جلوی صورتش قرار بگیره که رنگ پلیور آشناییو دید و خیلی زمان نبرد تا متوجه بشه فرد روبه روش همون پسر توی کلاس هست.
پسر لبخند زد:
-برای عذاخواهی.1
و بعد با یکی از اَبروهای کوتاهش به لیوان مقوایی اشاره کرد.
چانیول لیوان قهوه رو گرفت:
-نیازی به این کار نبود.
پسر خندید:
-بغل دستت خالیه دیگه؟
-هوم.
پسر به آرومی کنار چانیول نشست:
-فکر کنم خیلی رو مُخت رفتم ، نه؟
"نه، یعنی خب آره...میخواستم روی درس تمرکز کنم و تو نمیذاشتی، در هر صورت منم متاسفم، درست حرف نزدم.
پسر خمیازه کِشید و دستاشو از دو سمت بدنش رو به بالا کِش آورد:
-بی خیال ، قهوه دوست نداری؟+
چانیول متوجه شد که هنوز هیچی از قهوشو نخورده.
سعی کرد بی ادب به نظر نیاد، ولی اون واقعا علاقه ای به چیزای تلخ نداشت و همیشه شکلات های شیرین و آبمیوه ها رو به چیزی مثل قهوه ترجیح میداد، البته اگه اینکه زمانهای بی اعصابیش قهوه میخوردُ در نظر نمیگرفت.
YOU ARE READING
Nirvana
Fanfictionچانیول از نظر روحی به خاطر شکست عشقی که داشته آسیب دیده، تصمیم میگیره تا برای بهتر شدن دنبال تحصیلبه سئول بره، اونجا به بکهیون آشنا میشه و.... Genre: Romance, Dram Couple: Chanbaek Status: Completed