به سمت سالن میره و با چشمای سرد شکلاتیش به لویی و هری که از دیشب به زور اومدن تا خونش بمونن خیره میشه و اخماش رو تو هم برد
موهای بلند شدهی طلایی رنگش رو با عصبانیت با تل مشکی رنگش به بالا داد و دمپاییهای روفرشی مشکیرنگش رو کمی با فشردن انگشتای پاش بهم بیشتر توی پاش فرو برد
هری داشت با بیخیالی تو توییتر میگشت و با دیدن لیام وقتی لویی فشار انگشتاش رو به هریای که روی کاناپه لم داده بود و موهای حالتدار خرماییش رو نوازش میکرد به پهلوش بهش فهموند لیام اومده
هری گوشیش رو بین خودش و لویی به زور جا داد و با لبخند دندوننمایی به لیام خیره شد
هری:صبح بخیر لیام،دوست داری برات پنکیک درست کنم؟
هری با لبخند دندوننمایی میپرسه و دندونای خرگوشیش رو به رخ کشید
لیام بیحوصله روی مبل راحتی کرم رنگ نشست و تیشرت بالا رفتش رو پایینتر کشید و با اخم به لویی و هری خیره شد
لیام:هری من احمق نیستم بگو چه خبر شده؟شماها چند وقت نیستین و دقیقا شبی که میاین سر من خراب میشین فرداش جیجی حدید از خودش و زین عکس گذاشته یا یه خبری میاد پس بهتره بگین باز دوباره دوست پسره من چه اتفاقی تو زندگیه شخصیش افتاده
لیام با اخم غرغر میکنه و لویی فاک آرومی زیرلب زمزمه میکنه
تقصییره لویی و هری نبود که زین چند وقت بود اجازه نداشت بیاد و این ویروس جدید باعث شده بود فعلا نتونه بیاد لندن
تقصییره لویی و هری نبود که زین همیشه دیر بهشون میگفت جیجی قراره عکس بذاره یا خبری از زوج زیجی بیاد
لویی و هری هیچ تقصییری نداشتن و لیام هرموقع از زین و جیجی خبری میومد عصبی میشد و بی خبریای که ازش به زین میرسید اون پسر رو دیوونه میکرد
لیام هیچ گناهی نداشت و از اینکه اون دختر رو با زین شیپ میکردن و بیشترین طرفدار رو داشت یا تموم نمیشدن لیام رو نابود میکرد
لیام قلبش میشکست و هیچ چیزی نمیگفت اما همه میدونستن لیام دست خودش نیست و اون از حدیدها متنفر بود
اونا از زین سواستفاده میکردن و بعد از اون طوری برخورد میکردن انگار که زین یه بیماره و بعدش زین کلی هیت میگرفت،زین ناراحت نمیشد یا اگه میشد به لیام نمیگفت اما لیام همیشه از اون هیتا و حرفایی که پشت زین میزدن گریه میکرد
لیام به هیچعنوان لوس نبود اما اون هیچوقت نمیتونست احساساتش رو کنترل کنه و حساستر از بقیه بود دقیقا اون چیزی که تو مصاحبهها میگفتن
لیام یه تدیبر کوچولوی مهربون بود که فقط الآن ۲۷ سالش شده بود
لویی:لیام یه سری خبر اومده یعنی mtv گفته .ناراحت نشو چیزی نیست،ببین همه چی زود تموم میشه تو فقط باید بدونی،یعنی به