| Taste Of Love | Kookmin
نام : مزه عشق کاپل : کوکمین (ورس) ژانر : امگاورس ، درام ، عاشقانه دو آلفا ملاقات های تصادفی احساسات غیرقابل پیش بینی در نهایت گرفتاری در عشقی که کمتر کسی انتظارشو داره.
نام : مزه عشق کاپل : کوکمین (ورس) ژانر : امگاورس ، درام ، عاشقانه دو آلفا ملاقات های تصادفی احساسات غیرقابل پیش بینی در نهایت گرفتاری در عشقی که کمتر کسی انتظارشو داره.
کاپل : kookmin ژانر : مافیایی، خشن، امپرگ، رمانتیک، انگست خلاصهی داستان↓ جیمین؛ پسری ک زندگی سختی داره... سختترین بخش زندگیش... توانایی بارداریشه! بخواطر بدهیاش مداوم بهش تجاوز میشه:))) بعد از یکی از تجاوزها...باردار میشه:)))) اما... میخواد ب زندگیش پایان بده!! اما وول خوردنا و لگدزدنای بچه تو شکمش...کاری میکنه ب خو...
چیزای کوچولو و کیوت همیشه دوست داشتنی ان ، نمیتونن دردسر ساز باشن... اما این زندگیه جئون جونگکوکه؛ حتی یه موجود کوچولوی نیم وجبی هم میتونست براش تبدیل به یه مصیبت بشه یا نعمت!!! •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• چندشاتی/ مینی فیک: من از بچه ها خوشم نمیاد کاپل: kookmin (کوکمین) ژانر...
نگاهی به گالری گوشی جیمین و جونگکوک زوجی که یازده ساله ازدواج کردن و سه بچه دارن دوست دارید بدونید توی پوشهی عکس های این زوج، چه چیزهایی دیده میشه؟ ~سبکی متفاوت~
اشکی از گوشه ی چشمش پایین چکید و لیسی به لبش زد = کوکی نمی خوای این بازی رو تموم کنی من...متاسفم با لحن غمگینی گفت و روی زمین زانو زد =گوکی این درد داره ..وقتی برای منی ولی...نمی تونم لمست کنم کوک من بوسه هات رو می خوام...هق...لمس هات رو و اون...بیبی بر صدا زدن هات رو . هق ..می خوامت. .جئون جونگ کوک...جئون تهیونگ...
عشق بین یک فاحشه و هنرمند🎨 فصل دوم به من نگو عجیب و غریب - متاسفم من نباید عجیب و غریب صدات می زدم. تهیونگ لبخند زد: -اشکال نداره ، حتی عجیبم خوبه. + چی اما ... تو از این کلمه متنفری... - این تویی جانگکوک تو میتونی هر جور دوست داری صدام بزنی. ● نام فیک ~> به من نگو عجیب و غریب ۲ (نام اصلی: اون فقط تهیون...
Jeon family 🔞🔞 کاپل : kookmin ژانر : family . fluff . smut خلاصه : جیمین و جانگکوک دو فردی که به اجبار خانواده هاشون تن به ازدواج دادند و هیچ علاقه ای بینشون وجود نداره ، با افتادن یه اتفاق عجیب همه چیز متفاوت میشه ، اتفاقی مثله دوتا بچه !!! Cover by : @writter_in_purple
_ بابای من، از بابای تو متنفره! + خب که چی ؟! بابای منم همینطور! . وقتی نامجون، مهندس معمار پروژه رو اخراج میکنه و توی سایت دنبال یه مهندس معمار با ویژگی های خاص میگرده، چشمش به رزومه ی مستر کیم میخوره! و چی میشه وقتی میفهمه اون پسر، همون مردیه که تا سر حد مرگ ازش متنفره؟! کاپل اصلی= نامجین( به همراه فسقلیاشون، ت...
خلاصه:جئون جونگکوک، محبوب ترین آلفای مدرسست ولی اون دوتا راز کوچولو داره... ژانر: امگاورس، فلاف. کاپل: کوکوی، یونمین
همه چیز از اون روزی شروع شد که توجهش به پسرکوچولوی گمشده کنار مغازش جلب شد.... 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔𝒆, 𝑭𝒍𝒖𝒇𝒇 𝑴𝒂𝒊𝒏 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆:𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 𝑺𝒖𝒃 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆:𝑽𝒎𝒊𝒏
خلاصه داستان: پسری به اسم جیمین که بعدورشکستگی ومریضی سخت پدرش مجبورشدازبوسان به سئول بیادوبه سختی کارکنه تابرای خانوادش پول بفرسته.جیمینی که حالا18سالش شده و مطمئنه که قراره یه گرگ الفابشه چون ازپدرومادرالفابه دنیااومده چی میشه که درست یه مدت قبل ازتولد18سالگیش یه الفای خشن و ثروتمندترین وپرنفوذترین والبته عوضی ترین...
یه وقت هایی چون نمیخوایم با ترسامون رو به رو بشیم حاضریم به همه دنیا اسیب بزنیم داستان ما درباره یه نفره که از خودش میترسه از حسش به ادم ها میترسه و قراره به خیلی ها اسیب بزنه جیمین: از ادم های ترسو بدم میاد تو خیلی ترسویی مین یونگی... یونگی: تا حالا خودت رو تو آینه دیدی پارک جیمین اگه دیده باشی بهم حق میدی تو به طرز...
_خانم اجازه؟ +چیشده جک؟ -خانم مگه میشه یه نفر دوتا بابا داشته باشه؟ +این خیلی احمقانه است جک کی همچین حرفی بهت زده؟ پسر بچه با لبخند خبیثی گفت:اخه تینا دوتا بابا داره.... و نگاه معلم روی دختری که گوشه کلاس سعی در کنترل اشک هاش داشت خیره ماند راست میگفتن اون دختر دوتا پدر داشت ....... کاپل ها:یونمین،نامهوک،تهکوک
✳️نام فیک : Acting ✳️ژانر : ازدواج اجباری _ انگست_ رومنس _امپرگ ✳️روز های آپ : دوشنبه _پنجشنبه ✳️کاپل ها : کوکمین _ کوکوی ✳️وضعیت فیک : پایان یافته ✳️نویسنده : jikukaGCbook ✳️مترجم : jisa ✳️پارک جیمین پسری بود که مجبور شد برای خوشحالی پدر و مادرش و به دست آوردن مقام و پول با جئون جانگ کوکی ازدواج کنه که کس دیگه ا...
هشت سال از ازدواجشون گذشته بود. جیمین خودش رو با وجود جونگکوک و دختر کوچولوشون، خوشبختترین فرد دنیا میدونست. اما همه چیز با پیدا کردن اون دفترچه قدیمی عوض شد. دفترچهای که جونگکوک در اون خاطرات عشق قدیمیش رو نوشته بود... ɴᴀᴍᴇ: ᴛʜᴇ ɴᴏᴛᴇʙᴏᴏᴋ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴋᴏᴏᴋᴍɪɴ ɢᴇɴᴇʀ: ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀꜱᴇ , ᴍᴘʀᴇɢ , ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ , ꜱʟɪᴄᴇ ᴏꜰ ʟɪꜰᴇ , ꜱᴍᴜᴛ ✅ ت...
خلاصه: -ددی مهربونه برام شکلات میخره اما بعضی وقتا عصبانی میشه و پاپارو تنبیه میکنه .....پاپا نمیتونه با ما بیاد شهربازی ....ددی یه شلاق سیاه ترسناک داره ....اگه پاپا پسر بدی باشه ددی با اون شلاقه میزنتش برای همین من همیشه به پاپا میگم پسر خوبی باشه آخه دوست ندارم ددی بزنتش...... ژانر: انگست، امپرگ،درام،راز آلود coupl...
🔥فصل دو متوقف شده فعلا 🔥 برشی از داستان : " دوست دارم ببینم روابطشون در حد پدر پسریه یا .... با ضربه جین به شکمش خفه شد صورت همیشه خندون هیونگش اخمی بود " یااا ...هیونگ !!!! " نباید اینجوری پشتش حرف بزنی اون همسره یونگیه ! کوک پوزخند زد " ول کن هیونگ اون یه ازدواج صوری بود مطمئنن هیونگ حتی اسم اون پسرم یادش نی...
کابوس๑♡♡ اون روانشناس مرموز ، دکتر دیوانه ، کیم نامجون عجیب و غریب ، اون فکر میکنه با چپوندن کلمه ها به مغزم و تجویز دارو های شیمیایی میتونه روح دست نیافتنی و دور افتاده من رو نجات بده. اون مَرد قیافه ای موجه به خودش میگیره و ازم میخواد از دوست پسرم ، دلیل زنده بودنم دور بشم. اون هیولا ، حتی خانوادم رو هم خریده برادر...
پایان یافته* *FICTION* بوی خاک پس از باران من فقط قرار بود یه امگای آنتی آلفا باشم که در نهایت با یه بتای خوشگل ازدواج میکنه و یه گروه ضد آلفا راه میندازه...❦︎ ولی نمیدونم چیشد که یهو.....༒︎ 𝒏𝒂𝒎𝒆 : 𝑠𝑚𝑒𝑙𝑙 𝑜𝑓 𝑠𝑜𝑖𝑙 𝑎𝑓𝑡𝑒𝑟 𝑟𝑎𝑖𝑛 𝒘𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓 : 𝑘𝑖𝑚𝑖 𝒈𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝑡𝑎𝑒𝑘𝑜𝑜𝑘,𝑜𝑚𝑒𝑔𝑎𝑣𝑒𝑟𝑠�...
کاپل: سپ.(یونگی تاپ) تموم شده؟! ژانر: امپرگ، روزمره، کمدی، فلاف، مدیکال(پزشکی) تیکه ای از داستان: +این که تو جای من بیای هوجین، مثل این میمونه که بگی من حامله شدم! درست احتمالش صفره!! خب هوسوک نمیدونست همین الانم اون احتمال صفر که نیست هیچ، صده!!!!!! 🔴🔴داستان کمدیه، پس اگه مشکل دارین با چیزای خنده دار، کلا باز نکنی...
وارد خونه شدم ولی همه ی چراغ ها خاموش بود. چند بار صداش زدم ولی جوابی ازش نشنیدم. کاغذی که روی اپن آشپزخونه بود توجه ام رو جلب کرد ولی با دیدن متن روی کاغذ خون توی رگام شروع به جوشیدن کرد: امیدوارم خوشبخت بشی یونگی شی. دیدار به قیامت. . . +لعنت بهت ا/ت به سمت سطل زباله رفتم ولی با دیدن غذا هایی که معلوم بود خیلی کهنه...
کاپل اصلی: کوکمین🥯💛 کاپل فرعی: تهگی، سکرت.....🥯 💛 ژانر: هپی اند،اسمات، کمدی،امگاورس، امپرگ، سوییت، عاشقانه چی میشه اگه جئون جونگ کوک و پارک جیمین که از هم متنفر هستند مجبور بشوند توی یک خونه از یک بچه نگه داری کنن؟ وضعیت: تمام شده^_^
تهیونگ نفس سنگینی کشید و با حس کردن درد همیشگی آهی کشید: جونگ کوک... دستمو بگیر... جونگ کوک دست امگا رو محکم بین انگشت های سردش گرفت و گفت: من اینجام... امگا با نگاه کردن به صورت نگران آلفا لب زد: جونگ کوک... اگه من چیزیم شد... لطفا مراقب... خانواده م باش. باشه؟... من... فک نمیکنم بتونم از پسش... بر بیام...دارم می میر...
_شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهمتر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی میدید درجا بچهاش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه... تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرفهای ساحره گوش میداد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرفهای ساحره رو قطع کرد...
تهیونگ با تمام وجودش از الفا ها متنفره، اون میدونه که هیچوقت قراره نیست به یکی از اونا اجازه بده تا جفتش بشه. از طرفی تهیونگ عاشق بچه هاست و دلش میخواد بچه خودشو داشته باشه. اون از یه اهدا کننده اسپرم استفاده میکنه و بالاخره حامله میشه. ولی فهمیدن اینکه چه کسی پدر بچه اش قراره باشه جزئی از برنامه اش نبود. Couple ~ K...