ReClock(chanho)
Completed دیوونه شده بودم نه؟ شده بودم دیگه. وگرنه کی دم مرگ، میره سراغ اکسش و بهش میگه «بهم بگو شب بخیر.» .•••. "یه... یه سوال بپرسم؟" عقلم بدون اطلاع قلبم عمل میکنه. دلم از چیزی که میخوام بپرسم مطمئنه، مغزم نیست. دلیل و منطق میخواد، مدرک میخواد. اطمینان میخواد... لعنت بهش که نمیتونه از بین آرایهها بکشه بیرون...