خون آبی ✥ نامجین؛ یونمین؛ ویکوک
تو جامعه ای که رنگ خون تعیین کننده ی طبقه ی اجتماعیه نمیشه دنبال عدالت گشت. شعار مدرسه ی ما این بود... درد زیباست. - پارک جیمین
تو جامعه ای که رنگ خون تعیین کننده ی طبقه ی اجتماعیه نمیشه دنبال عدالت گشت. شعار مدرسه ی ما این بود... درد زیباست. - پارک جیمین
🍷 فن فیک خون اشام🍷 🕯اسم داستان:Vampire 🕯ژانرها: رمنس/تخیلی/اسمات/فانتزی/ 🕯رده سنی:+۱۸ 🕯️ وضعیت آپ: نامعلوم 🕯نویسنده: جیهو 🕯کاپل ها: تهکوک/سپ/ نامجین 🕯خلاصه داستان:کیم تهیونگ جزو خون آشام برتر سیاه بود، و برای افکار متفاوتی که داشت سال ها از خانوادش دور بود. یک روز که برای خون خوردن به بیرون رفته بود سبدی که...
Vkook [completed] -من از ماشینت سواری گرفتم کیم... -میتونستی با صاحبش انجام بدی جعون... ... -ازت خواستم بمونی... -اره ازم خواستی... اما قرار نیس خواسته هاتو براورده کنم... ... دو نفر... از دو خانواده ی متفاوت... پشت نقاب سادگیشون یه شیطان پرورش دادن... اما خب... کسی یادش نبود... اون دو شیطان هرشب باهم... میرقصن... ▪︎...
"بهت قول میدم تو آخرین کسی هستی که توی این دنیا فراموش میکنم؛ به تمام کائنات قسم میخورم اسم تو اولین و آخرین کلمهای باشه که از دهنم خارج میشه و عطر تو آخرین عطری باشه که از ریههام خارج میشه." از بغل جنو بیرون اومد و ادامه داد: "در عوض تو کاری کن که اگر چیزی رو بینمون فراموش کردم دوباره به یاد بیارم!" . . جنو...
Relationships: sehun/chanyeol/kai (سچانکای) genre: Angst, omega verse, slow burn در سن هفده سالگی، کای بیشتر از همیشه مشغوله و متاسفانه هیچوقت ادم خوش شانسی نبوده. مادرش یهویی به شهر دیگه نقل مکان میکنه و تصمیم میگیره که برای کای خوبه تا با خانواده کیم/چوی یا بهتر بگم، خانواده پدرش زندگی کنه. البته برای هر کس دیگه ا...
این کتاب ، داستان یک پسر و دختری را روایت میکند که همراه با دوستان جوانشان فقط از روی کنجکاوی روحی احظار میکنند و به دام عذابی دردناک می افتند ! ____________________ قسمتی از فیک : - همه را بیرون راند و با عجله از انجا دور شدند اما ، دخترکش ، با سنگی برخورد و روی زمین فرود آمد . پس از بقیه عقب ماند ، وحشت آمیزی که تف...
( کامل شده ) تئودور فرانکو گنگستر برزیلی که به دستور پدرخوانده مارکو ریاستِ منطقهی خاندان فرانکو رو به عهده داره، اما چه اتفاقی قراره بیافته اگه دشمن خونی فرانکوها یعنی خاندان وارلا با استفاده کردن از پسری عیاش و بیبندوبار، یعنی جئون جونگکوک سعی بر نفوذ کردن در منطقه فرانکوها رو داشته باشن؟ - از من چی میخوای جِی؟...
(فصل دوم پایان یافته) درست گفته بودن بالاخره جلوی پاش زانو زده و التماس کرد ولی دیگه برلش اهمیتی نداشت اخه قبلا اون به اشکاش فکر کرد که حالا به اشکای اون توجه کنه؟ کاپل: sope کاپل فرعی :...vkook'namjin ژانر : درام'جنایی'عاشقانه'اسمات' (این داستان زاده افکار نویسنده بوده هیچ کدام از اتفاق های کتاب واقعی نیستند )
Social media AU ▶︎خلاصه:《︎ پارک جیمین از سال های اول کالجش کراش عمیقی روی جئون جونگکوک داره.این در حالیه که جونگکوک حتی نمیدونه کسی به اسم پارک جیمین وجود داره!خب همه چی خوب پیش میرفت اگه جیمین اون اتفاق رو نمیدید و درگیر یه معامله نمیشد! معامله ای که بعدا قرار بود پشیمونش کنه..》︎ ▶︎Credit To @/dinominminie On...
جونگکوک بخاطر وابستگی شدیدی که به پدرخوندهاش کیم تهیونگ داره، دلش میخواد همهجا کنارش باشه حتی تو زندان.
مرد لبه تخت با فاصله از پسرک نشست. "زودباش. درست زیر تختت مخفیش کردی. مگه نه؟" سوکجین سر چرخاند. قطره اشکی روی گونهاش غلتید که دستش را ناشیانه روی صورتش کشید تا غرور نه چندان محافظت شدهاش را حفظ کند. سر خم کرد و دستش، زیر تخت را فتح کرد. شئ براقی که نور را بازتاب میکرد، پیدا شد. لرزش انگشتانش به وضوح مشخص بود و ای...
couples: Sope, Vkook Gender: slice of life, angst, romance " زندگی، زندگی، زندگی... این حرومزادهی نجس! " it's over.
|کامل شده| گذشته، درد، زیبایی- ______________________________________________ 🎨کاپل: کوکوی/ویکوک، سُپ 🎨ژانر: درام، رومنس، برومنس، کلاسیک شروع: 11 سپتامبر 2020 پایان: 14 ژوئن 2021
مگه چند بار منو تسلیمِ این همه تاریکی دیدی؟! تو خودت خواستی جذب این تاریکی بشی! من همیشه تورو انتخاب میکنم! ****** ژانر: پلیسی، جنایی ، تریسام، اسمات، انگست، عاشقانه کاپل: ویکوکمین، کوکمین، ویمین، سپ، چانبک 🔝 ویکوک ⬇️ جیمین نویسنده: Mary & happiness
هر چقدرم سعی کنی نمیتونی ازش فرار کنی اون همیشه با تو می مونه چون با تو زاده شده تو زاده خون هستی ، تو گناهکار زاده میشی و گناهکار از این دنیا خواهی رفت ، جهنم جایگاه ابدی تو خواهد بود. خلاصه: داستان درباره دختری به اسم نلا است که یاد گرفته چه طوری توی جامعه ای که پر از دزد و خلافکاره از پس خودش بر بیاد اما خیلی...
یونگی یک روز صبح توی تخت خودش با لباس بیمارستان بیدار میشه و هیچ گذشته ای از خود به خاطر نداره. متوجه میشه که یک هم خونه به اسم جانگ کوک داره که علاقه ای به کمک کردن در به خاطر اوردن گذشته او نداره زیرا...
{من محافظِ بادیگاردم هستم} کاش از اول میدونستم با کمک کردن بهت دارم خودمو تو چه دردسری میندازم. انگار من با دست های خودم قلبم رو گذاشتم رو تیغه ی گلِ رز. این یه عشق تعریف نشدست، قرار نیست حتی خودمون بفهمیم که بهش دچار شدیم، چه برسه به باقی آدم ها که بخوان درک کنن یا بپذیرنش... ☆این فیکشن قراره وایب قرمزرنگ از جوونی ب...
پسری که عاشق ممنوعه ترین فرد زندگیش بود... عشق ممنوعه جونگکوک به همسر خواهرش تهیونگ که از قضا سرهنگ بود چی میشه اگه جونگکوک نتونه جلوی احساساتش رو بگیره و بخاطر اینکه تهیونگ بازداشتش کنه دست به کارای خلاف بزنه؟! ___________________________ میدونستم که اشتباه بود....یک اشتباه بزرگ.... ولی من هیچوقت پشیمون نشدم.... اون...
~ شعلهی درون چشمهایت [کامل شده] + "انقدر میدرخشی که نورت داره اذیتم میکنه!" - "اگه تو بخوای میتونم خاموش بشم تا چشمات آسیب نبینه!" {ماجرای عشق جیمینِ بازیگر و پسر بدلکاری که توی یک روز بارونی با هم ملاقات میکنن} ◇•◇ کاپل: کوکمین ژانر: بخشی از زندگی/ عاشقانه/ انگست/ اسمات 🔞 نویسنده: Fika
سقطش کن ! +چی ؟ بار دیگه صداشو بلند تر کرد و دستاش رو انقدر سفت مشت کرده بود که سفید یخی شده بودن _هعی کیم ری وو بهت گفتم سقطش کن
'' وقتی با توام سورا ، تنها چیزی که گیرم میاد افکار وحشیانست '' دختری که از طرف صاحب برند معروفِ وی ، کیم تهیونگ ، پیشنهاد مدلینگ دریافت میکنه رمانتیک / کمدی / درام ©jinownsmyass
مینی فیک : « منحرف دوستداشتنی » حرفمو پس میگیرم کیم تهیونگ، تو معصوم ترین و پاک ترین آدمی هستی که دیدم.....امیدوارم این حرفو فردا یادت بره مکثی کرد و ادامه داد: دوستت دارم....خیلی زیاد. ژانر:درام،هیجانی،اسمات💓 تعداد قسمت:۲۰ وضعیت: .... شخصیت اصلی:کیم تهیونگ💜 ••دختر پسری•• -------------
«چشماتـو ببند. چیزی که میبینی، بهشتِ منه.» + ولی تاریکی تنها چیزیه که میبینم. - آفرین. خودشه! ◈یـه شوهوآی هجده ساله، پس از اخراج شدن از دبیرستانش، به واسطهی نامهای عجیب، سر از آکادمیای در اعماق جنگلی دور افتاده و تاریک درمی آورد: آکادمی سایهها. همه چیز زیادی ساده به نظر میرسد، تا آنکه یک شب شوهوآ بالاخره مهمتر...
خلاصه: پارک جیمین وارث یکی از بزرگ ترین شرکت های کره جنوبی با زندانی شدن پدرش، مجبور به جنگ با مادر خوانده ش برای حفظ شرکت میشه. با این حال گذشته همیشه برای شکارش آماده ست و درگیریش با ته هیونگ، باعث صدمه دیدن مغزش و فراموشی و حتی عوض شدن شخصیتش میشه در این بین جین سه یون دادستان پرونده ی پدرش وکالتش رو در دادگاهی که...
داستان درباره آچا دختر کیم سوکجین سولو ارتیست معروفه که به تازگی فهمیده قراره یه برادر کوچولو داشته باشه و اون بشدت از این قضیه ناراحته و باعث دلخوری اون از پدر مادرش میشه و رفتاراش به کل تغییر میکنه. 𝚃𝚑𝚎 𝚠𝚛𝚒𝚝𝚎𝚛: 𝙶𝚑𝚊𝚣𝚊𝚕𝚎 𝙱𝚘𝚢 & 𝙶𝚒𝚛𝚕 𝙹𝚒𝚗 & 𝙱𝚞𝚛𝚊𝚖 𝙶𝚎𝚗𝚛𝚎: 𝚍𝚛𝚊𝚖𝚊 , 𝚊𝚗𝚐𝚜𝚝 , 𝚜𝚕𝚒...
[صداتو میشنوم | I Hear Your Voice] Genre : Romance, War, Drama Mini fic Happy end Writer : Oyun Jongin, Kyungsoo, jennie •دولت کره جنوبی دستور میده تا همه اسیرهای آمریکایی رو به کشورشون برگردونن اما خلبان و مامور دولتی کیم جونگین متوجه میشه یه دختر از پرواز جا مونده و با اینکه از مقامات دستور میگیره تا نیمه شب از شر ا...
جیمین یه دکتر موفق کاملا استریته (خودش اینجوری میگه) و از گی ها بدش میاد و عاشق دوست دخترشه! کوکی برادر جدید جیمین! یه خواننده گی موفق و خیلی تخس که میاد میشه بلای جون جیمین و تمام برنامه هاش رو بهم میریزه :) (این فیک دیگه توی تو پیج اینستا آپ نمیشه و فقط اینجا میزارمش) جیکوک💜
" با لـحن شیرین و صداے دورگهے جذابش زمزمه ڪرد : - میدونــے ... گاهــے عشق براے تلافــے چنان زخم هاے عمیقــے درون قلبامون به وجود میاره ڪه فقط خودش توانایــے تسڪین دادنشون رو داره " - دنیاے من ، رویاے تو 📚
شاید بزرگترین اشتباه زندگی بعضی از ادم ها اعتماد به کسایی بوده که نباید بهشون اعتماد میشد... The main characters : jungkook / Ema ~ cover by : mae_galaxy