Select All
  • Gamble {Z.M}.{L.S}
    18.1K 2.4K 18

    زین کُلت مشکی رنگ رو روی شقیقه ی لیام گذاشت.بغض و گریه امونش رو بریده بود. لیام هم متقابلاً با دستای لرزون سر کلت رو روی قلب زین نگه داشت و با چشای اشکی گفت لیام_بیبی من نمیتونم اینکارو بکنم...چطور میتونم...نفسم رو...بکشم آخر جملشو نالید اما زین لبخند مهربونی بهش زد و گفت زین_تو باید اینکارو بکنی...من میخوام...حتی تا...

  • Lolipop🍭 Ziam mayn💛❤
    24.7K 962 5

    زین یه روز مثل همیشه میره تا خیابون های لندنو با اسپری هاش رنگ کنه و اصلا خبر نداره قراره توسط مردی که همه احساساتش رو خاموش کرده خریده بشه....بنظر شما زین تا تهش قوی میمونه یا بالاخره تسلیم میشه؟شایدم تا آخر عمرش فقط یه برده بمونه (لطفا اگر روحیتون رنگین کمونیه نخونین چون صحنه های فوق خشن و تحقیر توش زیاده) ژانر:بی د...

  • Real punch [l.s_z.m]
    20.9K 2.9K 20

    داستان لرييه و زيام هم داره هری- قرار نیست فرار کنم... محمد از تک خنده مرد روبروش جا خورد ولی اسلحه ای که بطرفش نشونه رفته بود اجازه هیچ کاری رو نمیداد.. هری زیرچشمی پسر بچه ای که رو تخت نشسته بود و چشمای درشتشو بهشون دوخته بود رو نگاه کرد.. هری- لویی چشماتو ببند.. محمد- میخوای چه غلطی بکنی؟ باتوم حرومزاده؟ بسته شدن چ...

    Mature
  • Zaddy's Princess [Z.S]
    125K 7.8K 22

    Zayn:"Good boy just like that,princess"

  • sour apple [Z.M]
    147K 23.6K 129

    [Complete] صداش پیچید که گفت: من حتی صدای نفساتو میشناسم چرا این موقع از شب بیداری بیب؟ خواب بد؟ جواب ندادم فقط دستمو محکم جلوی دهنم گرفتم و تا صدای هق هقم بلند نشه لیام دوباره گفت : تو جات توی بغل منه منم بدون تو خوابم نمیبره.... عزیزم برگرد... هرجایی که هستی خونه ی تو نیست.... برگرد خونه ت میشنوی زینی؟ من دوستت دارم...

    Completed  
  • Me,You,Him! (Ziam)
    331K 41.6K 41

    [COMPLETED] *لیام من میترسم... تو عاشق کدومشونی؟ اون پسر پانک عوضی ای که روزا زندگیتو جهنم میکنه؟ یا... اون پسر بچه افسرده ای که شبا به بغلت پناه میاره؟ +اگه بگم جفتشون,فکر میکنی دیوونم...نه؟

  • °Little Problem° [Z.M] _ By Sara (Completed)
    316K 55.1K 62

    +آقای پین، یا بچه‌ی بوگندوتو از جلوی در خونه‌ی من دور میکنی یا زنگ میزنم پلیس!! Highest ranks: #1 in fanfiction and #1 in onedirection 💛❤ با احترام به لیام پین و تمام خاطرات قشنگی که بهمون هدیه داد.

    Completed  
  • OUR HELL *~z.m~*
    33.3K 4.3K 55

    زین: بهشت چیه ؟ هری : بهشت هِشت هِشت زین : فاک یو هزا بهشت واقعا یعنی چی ه : ببین چشاتو میبندی و دیگ نمیتونی به این دنیا برگردی دو تا در جلو خودت میبینی اون دری که قفله و نمیتونی بازش کنی بهشته ولی در دوم از قبل برامون بازه بهشت جای ما نیست این چیزیه که بقیه میگن زی- ز : ... ه : چرت ترین چیزی بود ک توعمرم گفتم اما...

    Completed  
  • Miserable [ziam] {• completed •}✔
    134K 16.9K 40

    +اسم؟ _زین مالیک +خانواده؟ _یه بابای اعصاب شخمی و 3 تا خواهر +مشکل؟ _افسردگی شدید +خب...همین؟ _اره همین!اون اصلا حرف نمیزنه! +چرا؟ _من چه گوهی میدونم پسر؟اون فقط خیلی ضعیف و احمقه! °°°°°°°°°°°°°°°°° چی میشه اگه زین افسرده و ساکت باشه و به مدرسه ی شبانه روزی ای بره که باعث ایجاد تغییری تو روند فلاکت...

  • One shot ( l.s ) ( z.m)
    12.3K 845 9

    At the bottom of every frozen heart, there are one or two drops of love ته‌ هر قلب یخ‌زده ای یک‌ یا‌ دو قطره عشق وجود داره وان شاتای کیوت از لری و زیام ❤

  • FALLEN [z.m]
    12.9K 2.3K 46

    "اما اگه بیافتم، اونوقت میمیرم و دیگه نمیتونم کنارت باشم." _" اگه احساس کردی داری میافتی فقط دستاتو باز کن و چشماتو ببند. باور داشته باش که تو میتونی پرواز کنی."

  • The manager [L.S/Z.M]
    26K 2.3K 13

    همه چيز از يه تصادف شروع شد ! هري پسريه ك توي منجلاب بدبختي دست و پا ميزنه ك روزي از روز ها شانس در خونشو به صدا در مياره...! اصلا شانس چيه؟ يه جفت چشم ابي؟ هشدار: بي دي اس ام زيام / لي تاپ( دام) لو تاپ( دام)

  • MAN OF MANY FACES [Z.M]
    8.1K 982 12

    لیام فقط کنار میومد ولی اطمینان نمیکرد و این رو چاقوی زیر بالشش و اسلحه توی کشوی سمت چپ تختش کاملا توضیح میداد..

  • princess- "persian translation"
    21.4K 2.8K 21

    -زین کنار گوشم زمزمه کرد:"ولی نگران نباش پرنسس، من هیچوقت تنهات نمیذارم. چون نابود کردن زندگیت زیادی برام سرگرم کننده‌ست." صداش تاریک و پر از نفرت بود‌...

  • pretty boy (Persian Translation)
    432K 70.1K 104

    [COMPLETED] niazkilam: من لیاقت تورو ندارم fakeliampayne: تو لیاقت بیشتر از من رو داری fakeliampayne: تو لیاقت تموم ستاره‌های آسمون رو داری Ziam Mayne Fan-Fiction #1

    Completed  
  • Watching You For Ages.// Ziam
    4.4K 827 8

    [Completed♡] "آراستن گلِ‌موعود، در صبح‌گاهِ بدرود." •ولاگ هفتگی! : زین: "خب سلام، اومدم بهتون بگم که...امشب میخوام فقط و فقط پیش 'اون' بخوابم. ستاره‌ها تنها با وجود 'اون' به من چشمک میزنند!" A short-story by;NilooB 'Zayn Malik&LiamPayne'

    Completed  
  • chocolate angel [Z.M]
    30.1K 5.2K 28

    "تو فرشته شکلاتی زندگی منی" "نیاز دارم بغل بشم، بغلم میکنی؟" • شکلات هایی که هنوز خورده نشده بودن •

  • Artist.
    20.2K 3.7K 53

    [Complited] هنر؛ نه هیچ‌چیز جز هنر ! ما هنر را داریم و از این‌روست که حقیقت سبب مرگ‌مان نمی‌شود. [Z.M] [L.S]

    Mature
  • Miracle Fanfiction📒🍃
    1.7K 290 13

    "تو وارد زندگی من شدی و کم کم کل وجودمو با زیبایی های درونت تسخیر کردی. تو معجزه ی منی. دوستت دارم زینم" "معجزه ی منم کسی مثل توئه که منو کامل میکنه و بهم یاد داد چطوری خودمو دوست داشته باشم...منم دوستت دارم"

  • My Hot Dady!💜
    6K 381 4

    ددی و بیبی طوره!💗 حمایت میخاما:')💗

  • NO LIMIT •|ziam|• COMPLETED
    687K 93.8K 122

    Highest ranking : #1 in fanfiction For more than four continuous months -داری محدودم میکنی! +نه... فقط دارم عاشقت میکنم. -نمیخوامش! +دست تو نیست... دست هیچکس نیست.

    Completed  
  • light it up and fall in love •|ziam|• COMPLETED
    389K 44.3K 84

    Highest ranking : #1 in fanfiction +بیا نور ها رو روشن کن اینجا خیلی تاریکه -نترس بپر +تاریکه -نترس نورت میشم بپر +بپرم اونجایی تا منو بگیری? -درست همینجام همیشه

    Completed  
  • Don't Forget Me [ L.S / Z.M ]
    9.4K 1.3K 14

    Larry & Ziam "اون چشه؟" سوالی که هرروز از خودم میپرسم!! میدونم که یه روز، جوابشو میفهمم...! . •| WARNING! : دارای مقادیر زیادی صحنه های خاص ؛) و شاید برای شما، آزار دهنده!!! [ +14 ^^ ] روند آپ : "فعلا" نامنظم _K2

    Mature
  • 《Unexpected Love~L.S/Z.M》
    86.2K 11.9K 46

    "کی وقت کردی بشی تموم زندگیِ من؟" . . . 💢بوک ادیت نشده! LARRY ZIAM NEW COUPLE?;D Completed✔ #cover by:@prnynm

    Completed   Mature
  • Stranger Love‌[Ziam Fanfiction]
    118K 16K 39

    {completed} -من‌ از همه چیز میترسم، از مردم، از رنگ ها، از دردها، حتی از خودم و هرچیزی که توی گذشته لعنتیم بود! اما چرا از تُ نمی‌ترسم؟! از عشق تُ، از رابطه با تُ، من هر ذره از وجود لعنتیو میخوام؛ پس بیا و منو با روحت ارضا کن! Baby, let me love you Goodbye.

    Completed   Mature
  • Hold me in your eyes[Z.M_L.S]~By The Hell{completed}
    3.7K 495 10

    _میدونی زین؟ هیچ وقت همه باهم شاد نیستن . همیشه اشک همراه لبخند تو دنیاست. وقتی یکی میمیره یکی دیگه دنیا میاد .ولی عشق ... خوشحالی میاره . وقتی دیدمت فهمیدم یکی تو دنیا خوشحاله ... فهمیدم خودم شادم .

    Completed  
  • Lusting You [ Persian Translation ]
    37.5K 7K 32

    • زین مالیک بیست و چهار ساله، برای دو سال در دبیرستان کالینز تدریس کرده و در طول این دوسال هیچ مشکل یا دردسری نداشته، هیچ رابطه ی عاشقانه ای با دانش آموزها، هیچ چیز. ولی همه این ها زمانی خیلی ناگهانی تغییر میکنه که یه دانش آموز به نام لیام پین وارد زندگی زین میشه و زین نمیتونه جلوی خودش و بگیره، ولی چشمای پاپی وارانه...

    Completed  
  • Benefit (Ziam)
    65K 10.4K 43

    _عاشقم نشو _اگه شدم _نباید بشی _اگه شدم _فراموشم کن _اگه نتونستم _باید بتونی _اگه نتونستم! _باید باهاش زندگی‌کنی _اگه نتونستم _میتونی _وقتی بهت نگاه میکنم توی چشمای قهوه‌ایت یه دنیای دیگه وجود داره که من دارم توش زندگی میکنم‌. پس ازم نخواه که عاشقت نشم. چون من تو چشمای تو دارم زندگی میکنم ... **** سال ۴۰۰۰...

    Completed  
  • Unfelling |ziam|
    67.8K 8.1K 37

    _زین به نفعته تسلیم شی وگرنه شلیک میکنم ... +تو این کارو نمیکنی لیام.... ما تفنگارو به سمت هم نشونه گرفتيم اره ما قلبامون براي هم ميتپيد ولي تفنگارو به سمت هم نشونه گرفتيم صدای شلیک بلند شد سکوت همه جارو فرا گرفت ... خون ريخت رو زمين... لبخند زدم ...و زیر لب گفتم : "تفنگ من تيري توش نبود من همیشه عاشق تو بودم لیام...

  • Depend On Him
    43K 6.9K 132

    {COMPLETED} کاش همه چیز انقدر سخت نمیگذشت اما با همه ی رنجی که داشت تو دلیل ادامه دادنم شدی ~ کاپل اصلی: Ziam کاپل فرعی : Larry

    Completed   Mature