#1
blue light *kookv*by pary...
تهیونگ و جونگکوک دوست های صمیمی هستند. تهیونگ خیلی وقته روی کوک کراش داره ولی میترسه دربارش حرف بزنه. میترسه کوک اونو تحقیر کنه و بعد ترکش کنه...
کاپل : کوکوی
روز اپ...
#2
Sweetest Obsession by xpameli
[S E X U A L C O N T E N T ]
" أردت أن اضاجعها وان لا اتركها لأي شخص آخر. أردت أن اسحق جناحيها ثم وضعهما معا مرة أخرى حتى تصبح تعتمد علي انا فقط .
أردتها أن تحت...
#3
𝐇𝐞𝐫 𝐋𝐢𝐩𝐬 𝐖𝐢𝐧𝐞: 𝐀𝐫𝐭 �...by إيلَا
✵← [ نَبِيذُ شِفَاهِهَا: فَنُّ التَّقْبِيل / مُكْتَمِلَة ]
بِعَمَلِهَا سَاقِيَةً لَيْلاً فِي حَانَة تَقْبَعُ عَمِيقاً فِي شَوَارِعِ سِيُول، لَم يَخْطُر عَلَى بَالِ رُوز...
Completed
#4
"naught"by taekook
"نابودی"
گذشته هرگز رهات نمیکنه حتی اگه تو رهاش کنی...
گذشته زیادی بی رحمه...
کیم جونگکوک کارآگاه ماهری که چند سالی دنبال یه قاتل سریالی میگشت،با پیدا کردن جس...
#5
The writer ✍️🏻by nazi_nkpr
خلاصه :تهیونگ يه نويسنده معروفه كه بعد از دوسال قرنطينه اولين فن ميتينگشو گذاشته و اونجا پسري ساده ولي زيبارو ملاقات كنه و بنظرتون بعدش چي ميشه؟
كاپل: تهکوک(ویکوک)
ژانر...
Completed
#6
بــينَ شظــايا الذاكـرةby Mercurio★
هو يحمل ماضيه بثقل لا يُحتمل، وهي تحمل قلبًا ضاع بين الأطلال. تقاطعت طرقهما مجددًا، لكن شيء في الهواء يشي بأن لا شيء عاد كما كان. بين أنقاض الذكريات وصمت الاكتشافات، تظل...
#7
The Devil Made Me Do Itby Shu Chun
من مثل یه گیاه بودم که برای مدت طولانی از نور محروم بود..
و وقتی بهم تابیده شد..دیگه نمیدونستم باید چیکار کنم..
اون همون کسی بود که همیشه میخواستم..
همون چیزی بود که نیا...
#8
𝐒𝐄𝐂𝐑𝐄𝐓 × VKOOKby HowtNotie
تهیونگ بعد از اینکه تونست از قتلعام بزرگی که توی امارت پدریش رخ داده بود جون سالم به در ببره، رویاهای شیرینش رو رها کرد و جایگاه پدرش رو بهدست گرفت. جایگاهی که تمام...
#9
Bretta | Vkookby bahar
در حال آپ (ویکوک ورژن)
خلاصه: کیم تهیونگ یکی از مخوفترین رئسای یاکوزا، بعد از سالها برای بازی نامعلومی به صحنه برگشته و جئون جونگکوک، مردی با قلب شکسته از عشق از دست رف...
#10
سكسَفُـــون .by نيّـم .
_ خُدَع ، إحْدَاهُنّ تتراقص عَلَى إيقَاعِ الْفَنّ ،
تتناغم تَتَلَاقَى بـ إتْقَان تَحْت رفرفات الْجُمْهُور ،
ذَاكَ مَا يُدَّعَى بـ خُدَعٍ بـ نَكْهَة الْفَنّ " .
فص...
#11
𝐋𝐈𝐋𝐀𝐂.by Malinda||⁹⁶مَالـيَنـدْا
"أُريد نَحت كُل جُزء مِنكي"
"أريني نَحتك على جَسدي أيُها النحَات"
لمسات تملُأها النَشوه وعِبق رائِحتِها يُراقص انفُه يّزيد رغبتَهُ بِتذوق حَلاوتِها
ع...
#12
𝐂𝐨𝐦𝐞 𝐎𝐮𝐭 𝐈𝐧𝐭𝐞𝐫𝐯𝐢𝐞𝐰...by 𝑖𝑟𝑖𝑠¹³
یکی از آرزوهای همهی شیپرها تو زندگیشون اینه که یک روز چشمهاشونو باز کنن و ببینن کاپل مورد علاقهشون کام اوت کرده!
و خب، جیکوکرها هم از این قاعده مستثنی نیستن!
تو این م...
#13
فنُ العِشقْ!by violette
"ليكنُ حبنا فنُ تتشاركُ اناملنَا في صنعهِ، ليكن حبنَا لوحى ابديَة في متحف العشقِ"
_" هو رسامُ و هي كاتبَة كلاهما فنانَان و محبينَ للفنِ، هربوُا من واقهمَ...
#14
Carrot Jam [ VK OneShot ]by Venus
+ عادتش نده به مربا جونگکوک!
- منو دخترم دلمون میخواد مربا بخوریم تو دخالت نکن کله هویجی!
| مربای هویج 🥕 |
کاپل: ویکوک / کوکوی
وضعیت: وان شات
Completed
#17
"hell"by taekook
"جهنم"
یکی بود،اون یکی هم بود ولی عشقی بینشون نبود!
اونجا همه چی زوری بود:نفس کشیدن،زندگی.کردن،ازدواج کردن و عاشق شدن...
اون هم زیادی خسته بود پس کمی با تیغ رو...
#19
【ســ♡ــناریو◉↻】by B!ngoO
گاهی آدم ها حوصله نوشتن یه داستان طولانی و ندارن...
گاهی هم حال خوندن صدها و هزاران خط داستان نیست...
اما دلشون هوایی میشه برای چند خط ساده و تاثیر گذار...
اینجا صندوقچه...
#20
kim kookby BtS._.AV..Dan
اقای کیم صاحب شرکت بزرگ CER که بعد از مدتی به منشیش جئون جونگکوک احساساتی پیدا میکنه....
جئون جونگکوک دانشجوی سال اخر که برای اینکه دستش تو جیب خودش باشه برای شرکت CER م...