گایز با عجله نوشتم جا به جایی اسم بود دیگه به دل نگیرید
کوک نگاهی به چهره ی غرق در خواب تهیونگ توی بغلش انداخت و تکخندی کرد بوسه ای روی چشم هاش کاشت و به ارومی از ماشین پیاده شد حتی برای خودش هم عجیب بود چطور تونسته بود با وجود تهیونگ توی بغلش رانندگی کنه ولی یه روز دوری از توله ببر تو بغلش انقدر براش عذاب آور و ترسناک بود که الان تنها چیز مهم کیتن تو بغلش بود
+ تهیونگ
به ارومی گفت و بوسه ای روی بینی تهیونگ کاشت تهیونگ تکون ریزی خورد و هومی کرد
+ تهیونگ بیبی بیدار شو
= بزار بخوابم گوکی
تکخندی کرد ولی با فکری که به ذهنش رسید نیشخندی زد به ارومی طرف حموم رفت و شیر آب رو باز کرد
+ هنوز نمی خوای بیدار شی توله
تهیونگ چینی به بینیش داد و نچی گفت کوک لیسی به لبش زد و همونطور که تهیونگ توی بغلش بود زیر شیر آب رفت تهیونگ با برخورد آب سرد به بدنش هینی کشید و چنگی به لباس کوک زد
= فاک...کوکککک
کوک ریز خندید و تهیونگ رو پایین گذاشت تهیونگ به کوک چسبید و سرش رو روی سینش گذاشت کوک تکخندی کرد و دستش رو دور بدن تهیونگ حلقه کرد آب رو گرم کرد و بوسه ای روی موهای تهیونگ کاشت
+ بهت گفته بودم بیدار شو
= خیلی احمقیییی
کوک کتش رو در اورد و روی زمین پرت کرد سر تهیونگ رو بالا اورد و بوسه ای روی لب های لرزونش کاشت
+ ولی همین احمق قراره سخت به فاکت بده
تهیونگ دکمه های لباس کوک رو باز کرد و دستش رو طرف شلوارش برد
= هوم....من به فاک رفتن توست این احمق رو دوست دارم
کوک کت تهیونگ رو در اورد و کنار کت خودش پرت کرد
+ دستت رو دور گردنم حلقه کن
تهیونگ خودش رو بالا کشید و دستش رو دور گردن کوک حلقه کرد کوک باکسر تهیونگ رو با هم پایین کشید نگاهی به موهای قرمز کرد که به خاطر قطرات بارون و نوری که بهشون می خورد درست مثل گل رز
+ موهات خیلی خوشگل شدن
تهیونگ دستش رو به طور نوازش وار روی موهای کوک کشید و موهای روش رو پخش کرد
= خوبه که خوشت امده وگرنه الکی قرمز کرده بودم
کوک اهانی گفت و سرش رو خم کرد لب های تهیونگ رو به بازی گرفت و همزمان دست های تهیونگ در حال باز کردن کمربندش بودن
= اومممم..آه
کوک لیسی به لب تهیونگ زد و گازی ازش گرفت
= ددی
KAMU SEDANG MEMBACA
my daddy
Fiksi Penggemarبا چشم های براق با پدر خوندش نگاه کرد و لبش رو گزید تا بدون لکنت حرفش رو بیان کنه × ددی یونگی نیشخندی کوچیکی زد و دستی به موهای جیمین کشید _ ددی ؟؟ به آبروی بالا رفته پرسید و لیسی به لبش زد _ این کلمه رو به همه نمی گن بچه جیمین لب هاش رو اویزون...
