.
.
.
.
صبح روز بعد لویی زودتر از حد معمول بلند شد. یک راست سمت آشپزخونه رفت و بعد از اینکه دستهاش رو شست، یه لیوان آب خورد.لویی از توی یخچال چندتا وافل که از قبل آماده شده بودن رو برداشت و گذاشت توی توستر تا گرم بشن.
همزمان با پختوپز، میز رو چید و چاییهایی که آماده شده بودن رو گوشهی میز برای خانوادهش گذاشت. (کدبانو)
کارش رو تموم کرد و فقط لازم بود مامانش رو بیدار کنه تا کل خانواده برای صبحانه پایین بیان.
البته این پروسه معمولا به این صورت شکل میگیره که همه دور میز میشینن و انقدر حرف میزنن تا صبحانه توسط مامانشون آماده بشه.
اما خب لویی حس میکرد گاهی بهتره برای قدردانی از کارهای ارزشمند مامانش، یا حتی خواهر و برادراش، این کار رو انجام بده.
وقتی بالاخره همهشون پایین امدن، سمت لویی که روی صندلی نشسته بود رفتن و برای تشکر گونهش رو نرم بوسیدن. و باعث شدن اون امگا مثل یه پاپی کوچولو، کیوت لبخند بزنه.
اینطور که مشخصه بین تاملینسونها همهشون امگا هستند؛ البته به جز ارنست که به عنوان یه آلفا به دنیا امد.
این مسئله همشون رو شوکزده کرد، و خب لعنتی اون خیلی خوششانس به نظر میرسه!
ارنست به معنای واقعی برادر خوبی بود. اون به خواهر و برادراش آموزش داد که چگونه خودشون رو در برابر آلفا ویس مقاوم نشون بدن.
البته که این کارِ سختی بود، پس میشه گفت بچهها ناموفق ازش بیرون امدن.
لویی اعتراف میکنه که این کار سخته، اما اون همچنان داره تمام تلاشش رو میکنه. و اینطور که پیداست نسبت به بقیهی خواهر و برادراش موفقتر عمل کرده.
_____
هری توسط مامانش به وجد امد، وقتی که خبردار شد خواهرش جما با آلفاش قراره هفتهی آینده بیان و چند روز رو پیششون بمونن، تا اوقات خوبی رو باهم سپری کنن.
متاسفانه خیلی از افراد هستند که یه سری خلقوخوهای وحشتناک و زشتی دارن و به طور کلی مسیری که طی میکنن گوهِ خالصه. مشخصا هری پیشنهادهای بیشرمانه اون افراد رو با مهربونی رد میکنه؛ اما این چیزی از شت بودن حرکتشون کم نمیکنه!
بزارین روراست حرف بزنم. در واقع به هری پیشنهاد شده بود که ماهِ آینده، در زمانِ رسیدن راتش، کمکش کنن. (برای رفع اون هورنی شدنهای شدیدددد)
YOU ARE READING
True Mates [L.S]
Fanfiction[Persian Translation] [complete✔] لویی تاملینسون، بدترین امگایی هست که هر کس به چشم دیده. اون امگایی هست که خودش رو موظف به تسلیم شدن و اطلاعت کردن از بقیه نمیبینه، و به نوعی اون توانایی مقاومت در برابر دستوراتِ تقریبا هر فردی رو داره. هری استایلز...