~درخواستی~
کاپل: ویکوک
ژانر: مافیایی، بی دی اس ام، اسمات
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
کوک مشغول بررسی پرونده معاملات بود و بقدری مشغول بود که زمان براش بی اهمیت بود ولی با صدای فریاد های تهیونگ و پشت بندش شلیک گلوله فهمید بازم تهیونگ عصبیه و عادت مزخرف تهیونگ این بود که تو زمان عصبانیت کسی که باعثش میشه رو هرجا که باشه به قتل میرسونه.
کوک با عجله به سمت اتاق تهیونگ رفت و بدون در زدن وارد شد و با جنازه یک فرد غریبه و پنج تا از محافظا روبه رو شد و تهیونگی که با عصبانیت روی صندلیِ پشت میز نشسته بود و کل چشماش به رنگ خون بود.
کوک_ ببریدش بیرون..الان..همتون.
کوک دستور داد و محافظا با عجله انگار که منتظر فرصت برای فرار بودن سریع از اتاق تهیونگ خارج شدن و بیرون رفتن.
کوک به سمت پشت تهیونگ رفت یکم شونه های تهیونگ رو ماساژ داد و هفت تیری که تهیونگ با دستش کنار سرش نگه داشته بود آروم از سرش فاصله داد و هفت تیر رو خودش به دست گرفت و روی پای تهیونگ نشست.
کوک_ آروم مستر..این همه عصبانیت به چه دلیلیه؟
تهیونگ نگاه سرخش رو به کوک داد و دستش رو روی رون کوک کشید و گفت:
تهیونگ_ اون عوضی همونی بود که محموله رو از دست داد میلیون ها وون بهم ضرر زد..منم به درک واصلش کردم.
کوک_ باشه..ولی چرا مستر هنوز عصبانیه؟
تهیونگ نگاهش خمار شد و دستی که روی رون کوک بود رو به داخل رونش کشید و اسپنکی بهش زد که کوک ناخواسته پرید.
تهیونگ_ چون چند وقته طعم بیبیِ یاغیش رو نکشیده.
کوک پوزخند زد و پاهاش رو دو طرف پای تهیونگ گذاشت و باسنش رو به عضو تهیونگ کشید و موهای بلندِ مشکیش رو به شکل سکسی عقب داد و کنار گوش تهیونگ لب زد:
کوک_ یعنی مستر کیم به این دلیل عصبیه که این چند وقت سرش شلوغ بوده و نمیتونسته بیبیِ یاغیش رو به فاک بده؟ ولی امشب که مستر کیم سرش شلوغ نیست....پس....
با اسپنکی که تهیونگ به باسن کوک زد حرفش نصفه موند و ناله ریزی کرد.
تهیونگ_ اتاق بازی..الان.
کوک با نیشخند خواست بلند شه که تهیونگ کمرش رو گرفت و نگهش داشت.
تهیونگ_ بنفشه رو میپوشی و خودت رو برای مستر آماده میکنی.
ESTÁS LEYENDO
•°~BTS ONESHOTS~°•
Novela Juvenil°•+وانشات از بی تی اس با هر کاپل و هر ژانری که درخواست بدین+•° برام درخواست ها تون رو کامنت کنید 💫🌙 🪐وضعیت آپ= نامعلوم🪐