لیتلم ؟😳

1.4K 32 2
                                    


+امم سلام  جیگرجو.. اهم  ایدین  خان 
_  جلو در زیادی بلبل زبونی میکردی که  الان چی شده موش خورده زبون کوچولوتو؟ 
+نخیرم  اصلنم اوووم 😝 از اینجا هست تا اونجا  😌
_اخی لیتل  گوگولی   جلو هرکی  یه دختر  ۱۸ ساله ای برا من  یه دختر  ۳ ساله ای اَخی
این لندهور چی گفت  لیتل این از کجا میدونه من لیتلم  من  تو کل زندگیم  به یه نفر گفتم  لیتلم  😑 اونم  تو ۱۴ سالگی  تو یه  سایت بود  بزار خودمو  بزنم به اون راه
+کیو میگین؟من ؟  شوخیتون  گرفته اگه شوخیه  اصن  شوخیه  قشنگی نیس  به تیپ و اخلاق و رفتارتون  نمیخوره   انقدر بی شخصیت باشید
اینو گفتم و بعدم  دستمو سریع  از دستش کشیدم بیرون و اومدم  اینور نزاشتم حرف بزنه مرتیکه عن   وای خدا خودت کمک کن   این از کجا میدونه من  لیتلم 
رفتم  سمت عمو بلکه سن این  گولاخو بفهمم  ببینم به اون یه نفر میخوره یا نه 
+عمو جونییییم
□جانم  درسا خانوم؟
+ایدین خره  چند سالشه؟
□اع  عزیزم  زشته  این حرفا  ۲۶ سالشه 
+اااا اها  باشع  مرسی  دوست دارم  بوس فعلا
□😂 از دست تو  فعلا
پس گولاخ گوگولی  ۲۶ سالشه  هر جوری حساب کردم دیدم  نمیخوره به  اون  سن اون یاروعه   وا ک.ی.ر.م  دهنش حتما یه دستی زده ریده شده بهش  خلاصه ‌که  به تخمکم  داشتم رد میشدم شنیدم  دو نفر در مورد یه هکر حرف میزنن
◇وای اره  بزرگ  ترین  هکر خاورمیانه بین مونه خیلی خوبه 
♤اره عالیه   خیلی خیلی  خوبه من یواشکی شمارشم گرفتم 
چی اینجا ؟  هکر  خاورمیانه  بزرگ  😁  نیشم تا ته باز شد  باید اینا رو  خر کنم  بتونم شمارشو بگیرم   از اون   اخ جون  خیلی هارو باید کرم بریزم  روشون 
+ام سلام  خوشگلا داشتم  رد میشدم  شنیدم دارید در مورد بزرگ  ترین  هکر خاورمیانه حرف میزدید که تو این جمع  فک کنم  رفیق منو میگید درسته  ؟
♤اع ینی اون اقا رفیق شماست؟
حدس میزدم  مرد باشه  😑
+اره عزیزم  رفیقیم اما نه خیلی صمیمی  ام بزار شمارشو برات بخونم  خب
الکی  رفتم  تو مخاطبینم  
+اع وا  یادم  نمیاد چی سیوش کردم  عزیزم  میگم شماها  شمارشو دارید از روش بخونید من  بزنم  تو گوشیم  ببینم  چی سیو کردم  که ببینید؟
♤ام اره حتما  عزیزم  مطعنی دوستید؟
+اره دوستیم  فقط من حافظه ندارم یادم رفته چی سیوش کردم  نمیام  هکر سیو کنم که یادم  نی  چی سیوش کردم
♤اوکی بزن ۰۹۱۲۱۱....
چه رنده  شمارش جون  از مال من  رند تره   
+اون مرسی عزیزم   اع شمارش سیو نبود حتما  این  نیس  رفیق من   اشتباه  گرفتم  اوه اوه من برم ببخشید بچه  ها
♤وااا صب  کن ببینم
زودی جیم زدم  اخ  جون   شب به این  پیام بدم  که اون  کیوان عوضی رو  هک کنم  ببینم  چخبره  تو گوشیش  
رو تختم  ولو شدم اخیش  بلاخره این  مهمونی هم  تموم  شد اوف  چه وضعیه   پیرای کچل خر پول   تنها قسمت  خوبش  ایدین  جون بود 🤤 واهای  کاش دوباره   ببینمش

از زبان  ایدین    بوگاتی که باهاش اومده بودمو  پارک   کردم  رفتم تو    همینجوری  افتادم رو تخت   خیلی خسته شدم  امشب    کوچولو خانومم که ملاقات دوباره  ای باهاش داشتم   بنده خدا فک میکنه من  غریبه ام  اخی   تو همین فکرا بودم که به خواب رفتم  صبح  از خواب بیدار شدم  یه صبحونه مختصر  خوردم و به این فکر کردم  که از چند وقت دیگ  قراره  همه چیزم  تغیر کنه و باید براش آماده بشم   تو همین حال و هوا بودم که گوشیم زنگ خورد  پارسا بود  جواب دادم   که صدای پر انرژیش تو گوشم  پیچید  ●سلام  بزبز قندی  کجایی خوشگله میخوام برسونمت 
_میزاری منم  حرف بزنم؟
●مگ،بزام حرف میزنن اونا بع بع میکنن
_خب خوبه که میدونی که نباید حرف  بزنی  کجایی؟
●خیلی خری من  همیشه کم میارم جلوت   شرکت دیگ  تو نمیای.؟
_خوبه که کم میاری  چرا دارم  میام  قط کن 
●اوکی بای    گوشی رو  قط کردم  قبل رفتن باید یه  سر به  خانوم  گوگولیمون هم  بزنم  داشتم  از در خونشون رد میشدم  همیشه این ساعت میرفت  کلاس  که دیدم یه  پسره اومد   و این سوار ماشین  شد    هر کاری کردم که اروم بشم   نشد  از ماشین  پیاده  شدم



.....




این پارت یکم کوتاهه ببخشید

👸ملکه احساس 👸Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang