پارت دوم

520 130 225
                                    

اسمات رو علامت زدم
اگر دوست ندارین بخونین مستقیما به دو صفحه‌ی اخر سر بزنید
.
.
.

جونگین خم شد و کوالای تقریبا سبک توی بغلش رو روی تخت اتاق 28 گذاشت و تا خواست بلند شه حلقه‌ی دستهای دور گردنش جای شل شدن تنگ تر شد و اون رو پایین تر هم کشید.

کیونگسو با پایین کشیدن بارتندر روی لباش بوسه کاشت و منتظر همراهی از سمت اون بت جذاب موند.

درسته جونگین خجالت میکشید ولی هرگز نمیتونست دست رد به این پسر بزنه.
پسری که هر شب توی خواب تصاحبش میکرد و بهش لذت میداد.
پس طبق انتظار کیونگسو، بوسه رو عمیق کرد و لباشو محکم روی لبای تبدار مشتریش کشید.
حالا اون لبا برای جونگین اولین جام شرابی حساب میشد که با یه لب زدن مستش میکرد.
و اره! ساقی محبوب هزاران نفر بدون قطره ای الکل داشت از خودبیخود میشد.
.
.
.

+18

حرکت لباش خشن تر و مک‌هاش به گزش های اروم و محرک تبدیل شدن.
روی کوالای نرم زیرش خیمه زد تا راحت‌تر به کارش ادامه بده.
کیونگسو به شدت از بازی‌ای که با بارتندر راه انداخته بود لذت میبرد. باسنش رو بالا داد و طی یه حرکت دیک خودشو به مرد روش مالید.
جونگین با اون مالش ناله ارومی سر داد و لحظه ای از بوسیدن اون لبها غافل شد.
توی همون یه لحظه، پاهای کیونگسو دوباره دور کمر جونگین حلقه شدن و نیشخند بارتندر رو صورتش برگشت. سرشو پایین برد و شروع به مکیدن گردن سفید کوالا کوچولوش کرد.
کوالا کوچولوش؟ خب مگه نه اینکه ته این اتفاق اونا یکی میشدن و مال هم؟!
بهرحال همین معنی رو برای جونگ داشت و اون نمیذاشت پسر از زیرش در بره!

یقه گشاد تیشرت رو کنار زد و ترقوه پسر رو با لبهاش نوازش کرد. نرمی اون پوست بهش ارامش میداد.
بدجور خمار اون شده بود و میخواست زودتر به خواسته‌شون برسه، پس تو یه حرکت یهویی بلند شد و با وجود کوالای اویزون شده از گردنش، سمت در رفت و قفلش کرد.
همونجا پشتِ پسرِ توی بغلش رو به در کوبوند و دوباره بوسیدش.
کیونگسو هم بی توجه به حرکت یهویی بارتندر توی بوسه‌ی عمیق شریک شد و دستاش رو از بین دکمه های باز لباس زرشکی عبور داد.
لمس اون تن داغ باعث شد بدنش گر بگیره، نوازش هاشو سمت نیپلهای مرد کشوند و با ناخن هاش اونارو بازی داد.
جونگین توی دهن مرد مقابلش نالید و با فرو کردن دستش تو اون موهای ابریشمی که همرنگ با شراب های گرونی که سرو میکرد بودن سعی کرد شهوتش رو کنترل کنه. اما بعد با خم شدن سرش به عقب، نیشخند روی اون لبای قلبی شکل جون گرفت و اونو مصمم تر کرد.
کمی بعد همون لبای قلبی، خسته از بیکاریشون با اون گردن عضلانی و برنزه مشغول شدن و حالا ناله های سکسی ترین مرد اون بار، تو اتاق 28 پخش میشد و این کیونگسو رو به وجد میاورد.

کنار گوش مرد زمزمه کرد: مقاومت دربرابر من احمقانه تر از رها کردن توعه. بجنب که بدجوری داخلم میخوامت.

بارتندرOnde histórias criam vida. Descubra agora