1-منی که دارم داستان خودم رو میخونم: عجب، موندم بعدش چی میشه.
یادم میاد که بعدش رو خودم باید بنویسم: لعنتی!
#توییت 📝
2-زمانی میفهمی نویسندهای که میخوای یه استراحت ۱۵ دقیقهای بکنی که ۱۰ ماه طول میکشه.
#توییت📝
3-زمانی میفهمی نویسندهای که...
نمیتونی تشخیص بدی طرح داستان رو خودت چیدی یا اتفاقی از یه نفر دیگه دزدیدیش.#توییت📝
3-کتابخونهها سه دستهاند:
1- دیگه جا نمونده توشون.
2- تازه طبقههای جدید اضافه کرده...
3- اگه به قدر کافی شجاع باشی هـــرچـیـزی قفسهی کتابخونهست. کف زمین؟ میز؟ تخت؟ همهاش قفسهست!#توییت📝
4-روزی که بیام اینترنت و با رمان های آبکی و صحنه دار مواجه نشم، اون روز عید منه :))
🔖| #توییت
5-وقتی داستان خودم رو دوباره میخونم: لعنتی، این چه خوبه!
به قسمتی میرسم که دست از نوشتن برداشتم: چـــی؟! بقیهش کجاست؟ همین الان میخوامش!
مغزم: تو نویسندهشی، اگه بیشتر میخوای خودت بنویس.
من: *وا رفتن روی میز*
#توییت📝
6-وقتی توی مغزم مینویسم: *جملههای روون و زیبا که پر از استعارههای محشر و گفتوگوهای تاثیرگذارن*
وقتی روی صفحه مینویسم: آنها یک کارهایی کردند و یک چیزهایی گفتند.
#توییت📝
7-زمانی میفهمی نویسندهای که... وقتی مردم دربارهی داستانت میپرسن، مطلقا هیچی به ذهنت نمیرسه:)
#توییت📝
✏️ @benevis_s
YOU ARE READING
۰بنویس۰
Non-Fiction°°°°°°°°°°°°°°°° [بنویس] اگه کتابی رو که میخوای توی قفسه نمیبینی، بنویسش!📚✏ °°°°°°°°°°°°°°°° Ranking: 1 in Wattpad تمامی مطالب از چنل تلگرامی زیر گرفته شده! @Benevis_s