خب سلام.
دوباره منم😁
این فیکشن یه فیکشن با تم تکستینگه (اصلا مدیونید فکر کنید چون از این فیکشن ها دوست دارم ترجمش کردم)
بازم میگم اگه مشکلی توش هست بهم بگید.
با خوتون نگید ولش کن بابا یکی دیگه میگه بهش دیگه شاید اون یکی دیگه هیچوقت پیداش نشد 👀بخوانید و لذت ببرید تا من برم یکم با دوستم پشت سر استادا حرف بزنم شاید دلم خنک شد🥲😂😂
نویسنده:yoonseokeen
مترجم:هِل آنجل😃
_______________________________________
۱پیام جدید
از طرف:شماره ناشناسامروز با دوستات دیدمت،
شما داشتید باهم میخندیدید.
من بهشون حسودیم شد.
کاش منم دوستت بودم.
[26مارچ،ساعت11:11]
YOU ARE READING
11:11 pm>>>sope
Fanfictionداستان از جایی شروع میشه که یونگی هر شب ساعت ۱۱:۱۱ از یه شماره ناشناس پیام دریافت میکنه ؛)