نام فیک:فراموشم نکن.. :)
شخصیت های اصلی:تهیونگ،جیمین،جین هو،میا
ژانر:عاشقانه،کمی کمدی،هپی اند
وضعیت:پایان یافته
خلاصه:تهیونگ و جیمین مجبورن با دخترای سهامداران شرکت پدرشون ازدواج کنن!
تنفر بین این 4 نفر شکل میگیره و هر بلایی سر هم همدیگه میارن!
ول...
علامت شخصیت ها»» *جین هو -میا +جیمین /تهیونگ &سانا _سوجین ~~~~ -جین هو گمشو بیا دیگههههههههه *اه اومدم دا خب من جین هو هستم 23 ساله از سال😂همین الان که میبینم ما قراره بریم بیرون ولی من دیر کردم و در نتیجه میا...داره داد میکشه سرم🙁😂من گناه دارم بخدا😂 -من نمیدونم خودت بهم میگی پاشو گمشو بیا بریم بیرون بعد من باید 4 ساعت منتظرت باشم که آماده شی *... من هیچ حرفی نمیزنم چون اگه بزنم مطمئنن یه پس گردنی میخورم... بعد 5 دقیقه بلاخره آماده شدم و رفتیم بیرون.. خب امشب قراره بریم خونه یکی از دوستای باباهامون و در نتیجه باید خرید کنیم!😂 .... میدونین الان 6 ساعته که داریم خرید میکنیم و در کل بیشتر از یه ست لباس و وسایل مورد نیازش چیزی نخربدیم!🙁😂 خب بلاخره رضایت دادیم و برگشتیم خونه ساعت 5 ظهر بود اخه! از 11 صبح بیرون بودیم.. وقتی رسیدم خونه؛ مامانم:جین هو چیزی خوردین؟ *بله مامان مامانم:باشه پی چیا خریدیدین؟ *وقتی پوشیدم میبینی خب یکم من میام رو اذیت کنم نه؟ و زنگ زدم بهش الان مطمئنن داره با گوشیش ور میره و منی که زنگ زدم یعنی.. -چته باز؟ *😂😂 همین میشه البته اینبار بخاطر شما کمتر سرم داد میکشه🙁🙁😊 -بنال بینم *چیکار میکنی؟ -میرم یکم بکپم بعد 7 بیدار شم حموم و اماده شدن *اوک ممنون از راهنماییت منم همونارو میکنم مرسی بای😂 -😊میکشمت! و قطع کردم! خب قطعا میکشتم ولی منم کم نمیارم!! 😂😂 آلارمم رو گذاشتم ساعت 7 و گرفتم خوابیدم.. ساعت 7 پاشدم و تا 7 و نیم حموم بودم و بعدش اماده شدم... ساعت 8 راه افتادیم جلوی عمارت اونا وایستادیم
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
استایل من( جین هو)
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
استایل میا ________
وقتی وارد عمارت شدیم و سلام و اینا کردیم... با دوتا پسر مواجه شدیم که فک کنم همونایی بودن که بابامون میگفتن
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
استایل پسرا ...... *حس میکنم منحرفن! -😂 *عه نخند بینم -حرف نزن بینم مامانامون:بچه ها بهتر نیس برین باهم آشنا شین به به خیلی خوب... -چشم😊 و پشت پسرا راه افتادیم سمت یه اتاق.... /سلام من تهیونگم +جیمین -میا هستم *جین هو /+خوشبختیم -*همینطور بعد کلی حرف زدن موقع شام شد ک میا یواش جوری ک فقط خودمون بشنویم گفت -یه چیزی شده! از نگاه مامان باباهامون کم کم میترسم! *وای باز چه کاسه اب زیر نیم کاسه هست؟ باباهامون:خب...باید باهاتون یه گپ کوچیکی بزنیم!! و این یعنی شروع بدبختی چون از نگاه اشون چیز خوبی نفهمیدیم! _____ خب امیدوارم از پارت 1 خوشتون اومده باشه😊💜 ببخشید کم بود ولی قول میدم پارتای بعدی بیشتر بشه تا پارت دوم خدافس👋👋💟
