سوسک
JK pov:
روز مزخرف تر،دانشگاه مزخرف تر،دانشجو های مزحرف تر تر،دیوار مزخرف تر تر تر همه چی انقدر رو مخ... اخه تخت مبارکم چش بود که باید ازش دل میکندم و میومدم؟؟ خداا منو گاو کن
-جونگ کوک اوپا
با وحشت به سریمی که داره نزدیکم میشه گفتم
+سریم شیر موزپرت شدنش تو بغلم مساوی بود با صحنه ای که نباید میدیدم درسته نصف شیر موزم به چوخ رفت باورم نمیشه شیر موز قشنگم
+چطوری اینطوری شد
-اوپس ببخشید دیگه اتفاقی بود
سعی کردم به خودم دلداری بدم...ولی نمیشه لعنت
+اشکالی نداره
به هر حال اون سریم بود بهترین دوستم نمیتونستم جونشو بگیرم...برای عوض کردن جو و فراموش کردن فاجعه نفس عمیقی کشیدم و با بغضی که مثل سنگ توی گلوم گیر کرده بود گفتم
+بیا بریم کافه تریا
رفتیم کافه تریا که ای کاش نمیرفتیم...
چرا باید این بشر رو ببینم؟
باز این پسره احمق رو مخ خدایا صبر بده هیز ابله احمقاما با حرفی که سریم زد برق از سرم پرید سریم با مهربونی خیلی عجیب بود
+خب من یه شیر موز بهت بدهکارم الان میامهان..؟ ولی من از این موقعیت نمیگذرم نه؟
-باشه سریع فقط 10 دقیقه و 25 ثانیه الان شد 24 ثانیه دیگه باید کلاس باشیمسریم رفت همونطور که با نگاهم سریمو دنبال میکردم یه موجود قهوه ای رنگ ریز دیدم
خب مسیح فقط سریم نبینه
که کاملا برعکس شد و مساوی شد کشیدن جیغ فرابنفش متمایل به پرکلاغی سریم و رفتنش روی میز پسر پولدار دانشگاه
روزمون از این بهتر نمیشهسریم:ترو به جد و ابادتوونــــن قسم بکشینش
سرایدار مدرسه با شلوار خیلی گشاد پاش و زیرپیرهنی سفید رنگش با دمپایی دستش اومد و سوسک بیچاره رو کشت
بدبخت به سوسک عمرش به دنیا نبودسریم اومد سمتم
-کوک فقط بیا بریمبا تصمیمش موافقت کردم چون اگه میموندیم ابرومون بیشتر از این میرفت
از کافه تریا با اون اتفاق فوق العاده ش اومدیم بیرون و به سمت کلاسمون که دیر نشده بود رفتیم...روی صندلی نشستیم که کمی بعد استاد به کلاس اومد بعد از معرفی خودش خواست روی صندلی بشینه که زاااررتتتت میز چپ شد روش
واقعا چرا امروز انقدر نحسه؟؟ اون از سریم اون از... شیر موز... اخخ شیر موز... اینم از استاد
به شیر موزم که فکر میکردم بغض نامحسوسی گلومو فشار میداد چرا اخه بین این همه ادم من؟؟شاید فکر کنین بد ترین درد دنیا شکیت عشقیه اما نه بدترین درد دنیا از دست دادن شیرموزه
این زنگ زهرماری با هنر اموزی میز استاد تموم شد
سریم با کلافگی واضحی که احتمال داشت همرو به باد فحش بگیره گفت
-کافه تریا رو بستن چون سوسک بود وای اصلا نمیخوام بهش فکر کنم که چقدر ترسیدم ووییی سوسکشم بالدار بود تقریبا گریه افتادمسوالی که بلام پیش اومده بود رو اصمیم گرفتم حالا ازش بپرسم
-از ترست نسبت به سوسک خبر دارم ولی چرا رفتی روی اون یکی میز موهای اون پسر پولداره رو میکشیدی؟
+خیلی سوسکی از اون قضیه رد شو یاد اوریشم باعث میشه که خودمو از ساختمان پرت کنم پایین
یه دانشجو داشت میومد سمتمون البته من نه سریم
-عع شما همون خانمه نیستین که سوسک دید رفت رو میز و موهای یونگیو کشید؟دلم میخواست همین جا زمینو گاز بزنم از خنده اما با دیدن قیافه جمع کن برو تا با کوشت کوب میوفتادم دنبالت سریم خندمو خوردم انقدر سرعت پخش خبرا سریع بود که شبکه ملی کره انقدر سریع خبر دستش نمیرسید یا صدای جیغ فرابنفش متمایل به پرکلاغی سریم انقدر بلند بود؟
+اون یه اشتباه بود چون خیلی ترسیده بودم نفهمیدم چکار میکنم حالا هم بهتره بری...
بیچاره از خودش رفت...
با قیافه اویزون که به شدت کیوت شده بود رفتدانشگاه لعنت شده با چند تا کلاس دیگه تموم شد و برگشتم خونه با صدای زیبام بلند سلام کردم که... همیشه یه نفر هست تو ذوقی بزنه
-ای زهرمار صداتو انداختی پس کلت مردم سر کوچه هم صداتو شنیدن بدو برو دست و صورتتو بشور شیر موز درست کردم
با اسم شیرموز نازنینم حتی تک تک متلکای مامانو فراموش کردم اخ جونن شیر موز
اخر شب بود بعد از زنگ زدن به سریم که فردا در خونشون متنظرم به خواب شیر موزیم رفتم_________________________________________
های گایز هوپ بلوسومز صحبت میکنه
به عنوان پارت اول طبیعیه که بد شده باشه *ستاد روحیه دهنده به گند زدگان*
ولی خب شما چشم پوشی کنین فعلا پارت اوله و جریانات انقدر سریع اتفاق نمیفته
با شصت مبارکتونم ووت بدین که زود زود اپ کنم تا پارت دگر بدرود🥰
CZYTASZ
My Classmate
Fanfiction+ببین میدونم اولین بارته ولی فقط به من اعتماد کن -نه نمیخوام سرم به باد بره +من مواظبتم هروقت چیزی شد به منم بگو Genre: Comedy, Fakechat, SchoolLife, Drama