دالی ..
اول از همه بگم ...:❌نادیده گرفتن ک..صدستی های رایتر امری الزامیست لطفا رعایت شود
با تشکر سازمان دفاع از حقوق ک..ص دستان❌
💜🌹دوم : متن چک نشده
🙃💔
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆با لبخندی ک حاصل ارامش خالی شدن مثانش بود
دلم شلوارش رو بست و بسمت سنگ روشویی رفت تا دستاش رو بشورهسرش رو با ریتم صدای خفه اهنگ ک از چند طبقه پایین تر میومد تکون میداد اما با حس کردن رایحه ی های تندی سر جاش خشکش زد
امکان نداشت !
اون نمیتونست هیچ رایحه ای رو حس کنه
حتی یکی ... اما دوتا بود ... دو رایحه مختلف ... غیر ممکن بود همونطور که سرش رو تکون میداد باوخودش زمزمه کرد- فقط توهم زدم
اما نتونست خودش رو قانع کنه دوباره با خودش زمزمه کرد
-امکان نداره... واقعی تر از چیزی بود که بشه بهش گفت توهم...
تو یک تصمیم انی از دسشویی خارج شد و بسمت در اتاق رفت و بازش کرداما قبل از اینکه بتونه از در خارج شه محکم به داخل کشیده شد و در مقابل چشمام بهم خورد و با پیچیده شدن همون دو رایحه تو بینیش بدنش قفل بدن درشت و عضلانی شد
ک الفا بودن صاحبش رو فریاد میزد
از شدت رایحه ها سرش گیج میرفت و بیناییش ضعیف شده بود و اگه اون جسم درشت و مستحکم پشتش نبود قطعا توانایی سرپا ایستادن رو نداشت
دستای لرزونش رو بالا اورد و رو دستایی ک دور شکمش پیچیده بودن لمس کرد
رگ های برجسته و پوست سرد زیر دستاش ترسش رو بیشتر میکرد
اما با تمام توانش سعی کرد دست الفا رو از خودش جدا کنه و درحالی که بین عضلات الفا دست و پا میزد خودش رو ازش جداکنه اما لحضاتی بعد انرژیش تحلیل رفته بود بدنش بین دستای الفا شل شده بود
بی حال دستاش رو روی دست الفا گذاشت و بدن کوچیکش رو تو اغوش الفا جمع کرد و ناچار بهش تکیه زدنبا لرزی که از لمس اون دستای بزرگ و ترسناک بهش وارد شد ناله ای کرد
نفس های سردی رو پشت گوشش حس کرد و لب هایی رو گوشش نشست و صدایی بم و عمیقی تو گوشش پیچید
_ تموم شد؟! ببین چی پیدا کرد کردم توله گرگ کوچولویی که به شکارچیش پناه بردهو زبون خیس و گرمش رو روی لاله گوش کوچولوی پسر کشید
- و..ولم کن لطفا ... بزار برم.... خواهش میکنم ..
تهیونگ در حالی که سعی میکرد بدن گرم و صدای بم و گیرای الفا روش تاثیر نذاره لب زد
لحضه بعد بدکن اینکه کنترلی رو بدنش داشته باشه توسط الفا چند قدم عقب کشیده شد و هم زمان صدای الفا تو گوشش پیچید
ESTÁS LEYENDO
Holy Lotus
Fanfic❌ درحال ادیت ... :) ❌ 📒 Fiction : HOLY LOTUS 👬 Couple : kookvkook /sopemin / namjin 🔖Gener : Threesome /little smut /omegaverse / part of history ✍ Writer : bellona / Tess " زمانی ک اینده و گذشته با هم تداخل پیدا میکنن ... اونوقت بای...