های!
چطورین؟
میدونم الان همتون درگیر ازمونا هستید و پدرتون در اومده
اما دیشب خیلی یهویی به شدت دلتنگ اینجا شدم
این فف مثل یه خونه بود واسم که یه مدت همیشه تو مغزم باهاش زندگی میکردم و خب وقتی رهاش کردم یجورایی میدونستم بازم قراره برگردم و ادامش بدم ولی نمیدونم اون موقع کی هست
از همتون تشکر میکنم که این چندوقت با اینکه نبودم کلی حمایت کردید و خبر گرفتید ازم♡
شاید بعد از امتحاناتم دوباره ادامش بدم اما بزارید اینو بگم که من امسال انتخاب رشته و ازمون مدارس تیزهوشان رو دارم و اگر بخوام ادامه بدم احتمالا پارت ها بی نظم شایدم کوتاه باشه چون درسام به شدت سنگیننلاو یو آل.
بیاید اگه ما رو یادتونه هنوز این زیر حرف بزنیم
YOU ARE READING
The King's Dream Hide
Fanfictionکودک یتیمی که سرنوشت براش برنامه های زیادی ریخته بود توی قصر سلطنتی و دردونه شاه و ملکه بودن قشنگ بود واسش... ولی چی میشه اگه کودکی از خون و روح شاه و ملکه به دنیا بیاد؟ "این اتاق چرا پر از عکسای منه عالیجناب؟!" "من رویا هامو نقاشی میکنم لیام،گاهی ه...