"beomgyu"
در خواب نازی بودم ک اپام اومد صدام زد
جین:پاشو پدسگ چرا تا لنگ ظهر میخوابی پاشو بیا ناهار
بومگیو: تورو خدا ولم کن اپا
جین:پاشو پدسگ مهمان داریم
بومگیو:باشه اپا برم حموم میام شما ناهارتون رو بخورید
جین:اوف از دست ت بچه باشه
بومگیو:دوست دارم اپا
رو گونش ی بوس گذاشتم
جین:باشه منم دوست دارم پسرم
اپا رفت پایین رفتم حموم بعد از نیم ساعت اومدم بیرون تمام کمدم لباس صورتی بود چون عاشق رنگ صورتی بودم اینم مثل اپام شده بودم
ی هودی صورتی پوشیدم و ی شلوار صورتی
رفتم پایین اونا تازه داشتن ناهار میخوردن
بومگیو: سلام
همه باهام سلام کردن نشستم جایی ک خالی بود یعنی کنار ی پسر مو قرمز بوی رایحه اش داشت حالمو بهم میزد چون من از چیزای تلخ بدم میاد و نمیتونم تحمل کنم پس تصمیم گرفتم برم ت اتاقم ناهار بخورم
بومگیو:اپا
جین:جانم پسرم
بومگیو:میشه من ت اتاقم ناهار بخورم
نامجون:برای چی پسرم اتفاقی افتاده؟؟
بومگیو:خب پاپا خودت میدونی من نمیتونم چیزای تلخ رو تحمل کنم و اینجا داره حالمو بهم میزنه مخصوصا رایحه ی این پسره ک کنارمه
نامجون:حواسم نبود پسرم بیا برو ت اتاقت
بومگیو:مرسی پاپا
رفتم داخل اتاقم و غذامو خوردم
"yeonjun"
تازه شروع کرده بودیم ناهار خوردن ک ی پسر ک رایحه اش توت فرنگی بود اومد کنارم نشست ولی وقتی کنارم نشست یجوری شد انگار حالش داره بهم میخوره بعد فهمیدم نمیتونه چیزهای تلخ رو تحمل کنه یعنی این پسر جفت منه معلومه ک جفتته جئون یونجون بلاخره جفتتو پیدا کردی چی از این بهتر
یونجون:عمو جین
جین:بله پسرم
یونجون:اسم اون پسرتون چیه ک رفت؟؟
جین:بومگیو
یونجون:اسم قشنگی داره
شوگا:چیه نکنه جفت نداشتت رو پیدا کردی
یونجون:یاا پاپا ن اون جفت من نیست
شوگا:باشه ولی فکر کنم ت اصلا جفت نداری
این پاپا احمق من نمیدونه جفت من ت این خونست
جهیوپ:شوگامگه میشه پسرم جفت نداشته باشه
شوگا:راست میگی جهیوپ
غذامون تموم شد دلم میخواست برم پیش بومگیو
یونجون:عمو جین اتاق بومگیو کجاست
جین:برو طبقه بالا اتاق آخری
یونجون:مرسی عمو
جین:خواهش میکنم پسرم
رفتم اتاق آخری یعنی اتاق بومگیو دیدم چسماشو بسته داره ی آهنگ رو با صدای یواش میخونه وای وقتی بوی رایحمو فهمید چشماشو باز کرد
بومگیو:ت اینجا چیکار میکنی من نمیتونم رایحت رو تحمل کنم
یونجون:رایحه من قابل تحمل نیست؟؟ عجبا
بومگیو:اوف باشه ب رایحت عادت میکنم خوبه؟؟
یونجون:اره خوبه
بومگیو:پور رو بازی در نیار
یونجون:باشه
رفتم رو تختش نشستم پیشش
یونجون:خب از خودت بگو برام
بومگیو:من کیم بومگیو هستم 18 سالمه امگا هستم
یونجون:معلومه ک امگا هستی چون بوی رایحت توت فرنگیه
بومگیو:راست میگیا خب حالا ت از خودت بگو
یونجون:من جئون یونجون هستم 19سالمه و آلفا هستم
گفتم الفام یکم ترسید
بومگیو:فکر کردم امگایی
یونجون:آدم باهوش کدوم امگایی بوی رایحه اش شکلات تلخه
بومگیو:نمیدونم
یونجون:لازم نیست بترسی چون من جفت دارم
فقط خواستم با این حرفم ارومش کنم ک شد
بومگیو:آها خیلیم خوب
"beomgyu"
این پسر خیلی کراشه روش کراش زدم مهم نیست جفتش کیه فقط کراش زدم من
بعد از اینکه رفتن رفتم داخل اینیستا تا پیجشو پیدا کنم چند دقیقه گذشت تا تونستم پیجشو پیدا کنم
