بند کفش هاشو بست و پالتوی گرمش و هندزفری شو برداشت
بیرون بارون میومد ولی براش اهمیتی نداشت اتفاقا خوشحال هم بود چون آسمون هم داشت پا ب پای اون اشک میریخت و گریه میکردحداقل یکی دوستش داشت
از آپارتمان نقلی کوچیکش خارج شد و هندرفریشو توی گوشش گذاشت و تنها آهنگ ایرانی ای که داشت و همیشه همدمش بود رو پلی کرد
اشک روی گونه هام یه یادگاریه
اشک جز زندگیمه خیلی عادیهواقعا براش عادی شده بود مثل یه عادتی بود که نمیتونست ترک کنه جوری که اگه یک شب اشک نمیریخت خواب به چشمش نمیومد
اشک همدم چشای بیقرارمه
اشک مرهم غمای گنگ و مبهمه
اشک یعنی من دلم گرفته از همه
اشک یعنی جای من تو زندگیت کمهدلش ففط یک توجه کوتاه و حتی کم از اون میخواست هر قدر هم کم باشه فقط دوستش داشته باشه و بهش اهمیت بده تنها چیزی که ازش میخواست همین بود
اشک حرف بی صدای قلب خستمه
اشک رنگ عشقه رنگ غربت و غمهنمیدونست اگر اون اینهمه عاشقی ای ک اون در خفی کرده بود رو میدید آیا دل سنگیش آب میشد و شاید میتونست ذره ای بهش محبت بده و این درد ها رو تموم کنه
کاپشنش رو سفت تر کرد بارون شدید تر شده بود و با ریتم آهنگ و گریه های دختر گریه میکرد و غم و اندوهش رو به دنیا عرضه میکرد
اشک آبروی عشقه روی صورتم
جای تو یه آینه مونده توی خلوتمهمه بهش میگفتن فراموشش میکنی
دیگه دوستش نداری اگه حرفاشو نخونی باهاش حرف نزنی رها مبشی ولی اشتباه میکردن اون تو قلبش جای بزرگی رو اشغال کرده بود و اگ میخواست از اون رها بشه باید جلوی تپشش رو میگرفتراه نداره دل به دل که خیسه چشم من
اشک یعنی با سکوت شب یکی شدنشب
تنها زمانی بود که اونو درک میکرد
میزاشت اشکاش بریزن بدون اینکه قضاوتی باشهمیزاشت به خودش آسیب بزنه برون اینکه کسی جلوش بگیره
شب مثل به دوست با اون عزاداری میکرد
گریه میکنم به حالو روز بیخودم
اشک یعنی کاش عاشقت نمیشدمخیلی وقتا آرزو میکرد کاش اونو نمیشناخت کاش توی زندگیش نبود و...
ولی..زل زدم به آینه جای چشم تو هنوز
دوست ندارم این عذاب و حس کنی یه روزحاصر بود خودش توی تالاب بسوزه بمیره و تیکه تیکه بشه ولی یه تار مو از معشوقش کم نشه
اشک یعنی وایسادن تو اوج خستگی
درد قلبه که نمیشه جاییم بگیولی تنها چیزی که اونو رنده نگه میداشت همین عاشق بودن بود
تنها دلیل ادامه دادن امید به رسیدن به معشوقش بود حتی اگه توی محال ترین رویاهاش باشهرنگ در پریده بس که منتظر شدم
تو بهم بدی نکردی بد شدم خودماون نمیدونست نمیدونست که یکی سال ها نه ماه هاست که عاشقشه
اگه میدونست فرقی نمیکرد نه؟پرسه میزنم دوباره زیر آسمون
اشک یعنی عطر تو هوای خونموناشک آبروی عشقه روی صورتم
جای تو یه آینه مونده توی خلوتمراه نداره دل به دل که خیسه چشم من
اشک یعنی با سکوت شب یکی شدنگریه میکنم به حالو روز بیخودم
اشک یعنی کاش عاشقت نمیشدمتموم لباس ها و کفش هاش خیس شده بودن روی نیمکتی زیر سایه بون نشست و به مردمی نگاه کرد که شاد بودن زوج هایی که دست همو گرفته بودن
ولی اون به هیچکدوم از اونا حسرت نمیخورد
چون روحش عاشق بود و روح عاشق همیشه دنبال معشوقش میدوه حتی اگه بهش نرسهحتی اگه از لمسش از دیدنش محروم باشه
روح عاشق بخاطر اون و عشق خودش به اون زندگی میکنه
با این فکر ها از روی نیمکت بلند شد تا به سمت خونه بره و روز دیگه ای رو با عاشق بودن شروع کنه
اهنگ : اشک از میثم ابراهیمی
مراقب قلب هاتون باشین
سال نوتون پیشاپیش مبارکآنوشا