یک روز بعد_______
=موهاتو رنگ کردی لعنتی
اونم نارنجی
دیدیمش
عاشقش هم شدیم
حالا میتونی مثل قبلش کنی+ممنونم ولی یمدت قرار نیست تغیرش بدم
=هی اون دوستت تهه عه چیه بگو دستشو از موهات بکشه بیرون
+ برای چی؟..من دوستش دارم
=به من چه دستشو بکشه
من خودم برات نازش میکنم
راستی هنوزم مریضی؟+نه خوبم
=خوبه
یکم از اون دوستت فاصله بگیر خیلی چسبیده بهت+تو الان کجایی؟
=نمیگمم
+مثل استاکرای عاشق چرا قایم شدی بچه
=استاکر؟
واقعا که
مگه من همچین آدمیم
مثل خنگا نگاه کردن به اطرافتو تموم کن من اینطوری خوبم+ پس عاشق بودنتو قبول میکنی
بیبی دوست داری باهم چیزی بخوریم؟=من چی میگم تو چی میگی اگ میتونستم از کنارت جم نمیخوردم
نه
لعنتی اونطوری نیست+فهمیدم باشه هاهاهاهاه
=چرا الان اینطوری خندیدی؟
همه بهت نگاه کردن
هی چشماتو اینطوری نکن+به تو چه هرکاری دلم خواست میکنم..
=راست میگی به من چه
+ بهم عکستو بده
=نمیخواستم ناراحتت کنم ولی یکم دیگه منتظر بمون
+به تخمام
=ناراحت نشو
(دیده شد)
ادامه دار...
Ayyy

YOU ARE READING
jikook texting
Fanfiction(تموم شده) چی میشه جونگکوک بخاطر دوستش به جیمین پیام بده ولی همه چی اونطور که باید میشد نشه؟ تکست جیکوک : ناشناس