part 11

985 205 15
                                    

با بلند شدن جیمین جونگکوک هم بلند شد و مثل روز های قبل مخفیانه دنبالش کرد
میدونست که ناراحتش کردو باید اینو درست میکرد
با ورود جیمین به اتاق موزیک جونگکوک هم واردش شد و درو بست
و قبل از اینکه جیمین سمتش برگرد از پشت دستاشو دور کمرش حلقه کرد
همین که جیمین میخواست دستو پا بزنه صدای جونگکوک رو شنید و آروم گرفت
=ببخشید
و بعد گفتن حرفش سرشو روی شونه پسر مو نارانجی گذاشت...واقعا اون پوزیشین رو دوست داشت
جیمین هم دستاشو روی دستای جونگکوک گذاشت
و سرشو به قفسه سینه جونگکوک تکیه داد
و تا میتونست به چهره جونگکوک از کنار نگاه کرد
یه مدت اونطوری موندن ... بعد جیمین آروم کنار رفت
در واقع جاش خیلی راحت بود ولی یه مسئله ایی وجود داشت که باید حرصشو سرش خالی میکرد
+میتونم به پشتم برگردم یا دوبار فراری هستین آقای جونگکوک
جونگکوک بدونه گفتن چیزی با دو قدم جلوی جیمین قرار گرفت و به چشماش زل زد
ولی جیمین با دیدن جونگکوک همه عصبانیتشو فراموش کرد و به صورتش زل زد
تو این پسر یچیزی بود که اونو به خودش جذب میکرد و واقعا اون حس رو دوست داشت
وقتی پسر مو نارنجی داشت به اینا فکر میکرد 
جونگکوک هم طوری به جیمین زل زد بود که انگار داشت روی صوورتش دنبال چیزی میگشت
+به چی فکر میکنی با اون قیافه خنگت؟
واقعا کنجکاو شد بود که با این قیافه به چی فکر میکرد
=تنها چیزی که میگی اینه؟منو برای اولین بار داری از نزدیک میبینیا واقعا که
+باشه ولی دوست داری چی بگم؟
=ولش..میدونی به چی فکر میکردم؟
+اگه میدونستم ازت میپرسیدم به نظرت؟
=داشتم فکر میکردم کدوممون تو رابطه تاپیمم کدوممون  باتم
جیمین از شوک حرفی که شنید بود هنگ کرد بود و نمیدونست چی بگه
جونگکوک هم بخاطر اینکه تونسته بود جیمین رو عصبانی کنه داشت میخندید که جیمین با دستش محکم به شکمش زد
و با گفتن منحرفی خواست از اتاق بر بیرون که جونگکوک دستشو گرفت و دوبار سمتش برگشت و تو چشمای پسر عصبانی زل زد
ولی جیمین دوبار صورتشو سمت دیگه ایی برگردوند
اون لعنتی چرا خجالت نمیکشید
جونگکوک صورتشو خم کرد و دوبار به چشمای پسر قد کوتاه تر زل زد
=بنظرت کدوممون زیر میخوابه؟
با گفتن حرفش بی شرمانه ابروهاشو بالا داد
هرچقد هم صورت جیمین داشت آتیش میگرفت ولی دوبار جوابشو داد
+تو ازم کوچیکتری پس حتما تو میخوابی زیرم همم من از تو مردونه ترم
=با این قدت؟هه ههه هه منو نخندون
جیمین سر قدش حساس بود پس بخاطر حرفایی که جونگکوک زد عصبانی شد و روی جونگووک پرید و شروع کرد به کشیدن موهای جونگکوک
و همین حرکتش باعث شد که جونگووک تعادلشو از دست بد و  باهم روی زمین بیفتن
بخاطر اینکه جیمین روی جونگووک افتاد بود دردی رو حس نکرد  ولی نمیشد به جونگکوک این رو گفت
هرچقد تقلا میکرد جیمین از روش کنار نمیرفت و  برعکس بیشتر روی جونگکوک وول میخورد و از موهاش میکشید
جونگکوک که دیگه نمیدونست چطور پسر بزرگتر رو آروم کنه بوسه ایی کوتاه روی لبهاش گذاشت و کنار کشید
و در آن جیمین آروم شد و با چشمای شوکه شدش به جونگکوک زل زد
دستی به لباش کشید و ناباور پلکی زد
جونگکوک واقعا اون رو بوسید بود؟
همونجا بود که به خودش اومد و از روی جونگکوک بلند شد و بدون گفتن چیزی از اتاق موزیک بیرون دوید
الان واقعا نیاز داشت اتفاق چند لحظه پیش رو حضم کنه
ولی جونگکوک از کارش پشیمان نبود و درحالی که روی زمین دراز کشید بود مثل خنگا میخندید
نفهمید چقد اونجا بود ولی بعد شنیدن صدای زنگ آروم بلند شد و به سمت کلاسش رفت

ادامه دار...

Ayyy

jikook textingWhere stories live. Discover now