part 13

313 55 1
                                    


#jimin
ادامه فلش بک:
یک ماهی از نبودنش گذشته بود
خواب و خوراکم شده بود مشروب دیگ زندگی معنی نمیداد
انگشت روی لبم کشیدم قطرع مشروبو وارد دهنم کردم
فکرم مشغول همه چیز بود
مثلا چرا ترکم کرد؟
چرا باید نجاتم بده؟
بعد چرا باید ترکم کنه...خیلی نامردی کیم نامجون
به تخت تکیه دادم سرمو بردم عقب
دیگ حتی گریم نمیاد
بیا پارک جیمین به چیزای خوب فکر کنیم.
چشماش؟اون قشنگ ترین چیزی بود که دیده بودم
موهاش؟خب اون زیباترین موهارو داشت ولی نشد یبارم که شده ببوسمشون
لباش؟وقتی میخندید دوست داشتنی تر میشد
با اولین قطره اشکی که از گوشه چشمم ریخت سرمو آوردم بالا
لعنت بهت نامجون لعنت بهت
جیمینو دیوونه کردی .... جیمینو با رفتنت دیوونه کردی
نفسمو دادم بیرون من حتی نمیتونم باهات تماس بگیرم بگم یماه دلم میخاد ببینمت
یماه دلم میخاد صداتو بشنوم
چشم افتاد به کاغذ و قلم
اوم بیا بنویسیم کیم نامجون
میخام برات آهنگ بنویسم شاید یروزی شنیدیش
{تنها نشستم...فکرم مدام دورتر میشه
از وقتی که داری بخاطر من درد میکشی
از من بیشتر فاصلع میگیری
فقط میخام هیجان زدت کنم و...}
پشت دستمو روی چشمم کشیدم لبمو به دندون گرفتم قطره اشکم روی کاغذ ریخت داشتم مینوشتم هنوز
لعنت بهت حتی اهنگ نوشتن درمورد توام قشنگه
اگ یروزی ببینمت ازت متنفر میشم؟
یا هنوز مث الان عاشقت میمونم؟
دلم نمیخاد فکر کنم یکی دیگ خندتو میبینه
ینی یکی دیگم مث من عاشقته؟
کیم نامجون میشه عاشق نشی؟
میشه مث من درد نکشی؟
دستامو روی قلبم گذاشتم خیلی درد داره
شاید چون تو خیلی ازم دوری
با باز شدن در اشکامو پاک کردم به تهیونگ‌خیره شدم
_میخام تنها باشم
+اما...
نذاشتم ادامه بده
_لطفا تهیونگ بزار تنها باشم فردا حرف میزنیم...
با رفتنش نفس آسوده ای کشیده
داشتم میگفتم نامجونا...اره درد داره لطفا‌ توهم مثل من درد نکش.
دلم نمیخاد حتی ببینم درد میکشی
میدونی چیه من میخام خندهای خوشگلت رو یبار دیگ ببینم
دستای لرزونمو سمت گوشی گرفتم با شماره دوم یبار دیگ به نامجون زنگ زدم
با صدای نااشنایی مکث کردم
شخص:بفرماید؟الو؟شما؟
دستامو جلوی دهنم گذاشتم قطع کردم هق خفه ای زدم
گوشیو پرت کردم سمت دیگه ای
چه انتظاری باید داشته باشم اینکه خودش برداره؟احمقانست ولی من بازم بهت شک ندارم کیم نامجون من!

𝘽𝙤𝙪𝙣𝙙𝙡𝙚𝙨𝙨 𝙡𝙤𝙫𝙚Where stories live. Discover now