⚜️ چپتر اول : امگای بی مصرف؟!
جایی وسط جنگل یکی از دهکده های استان ووهان (چین)، فصل زمستان به خوبی خودنمایی میکرد؛ همه جا سفید پوش بود و سوز سرما به مغز استخوان سرایت میکرد.
کلاغ ها مهمانی داشتند، سنجاب ها در خواب زمستانی و برعکس آن، دارکوب ها تازه کار خود را شروع کرده بودند.
در این هیاهو، گله گرگ های خاکستری جایی در همان حوالی درحال جستجو برای غذا بودند، یک سال و یک ماه از تولید مثل گله گذشته بود و توله های بازیگوش حالا بالغ شده بودند و همراه والدین خود بدنبال غذا میگشتند.
در این بین مثل اینکه یکی جا افتاده بود! تمام گله متشکل از زوج آلفای رهبر، بتاها، توله آلفا ها و البته امگاهای ماده؛ متولد شدن یک امگای نر از نادرترین اتفاقات به حساب میومد. ولی همین الانشم گله پر جمعیت بود و نیازی به امگای بی مصرف نبود!
اما این گله یدونه ازونا داشت.
جایی پشت گله سرش رو پایین انداخته بود و بی رمق دنبال گله قدم برمیداشت. خسته بنظر میومد.... خسته از همچی....... اونقدر غرق در افکارش بود که نفهمید می از گله جدا شده، اما مگه مهم بود ؟ مگه مهم بود چه بلایی سرش میاد؟ مگه برای کسی اهمیت داشت؟ نه! معلومه که نه!
گرگ ها معمولا به سرما عادت دارن پس چرا کف پنجه هاش از سرمای برف میسوخت؟ نکنه بخاطر اینکه یه امگاعه؟ هه! اون مقامش از یه سگم پایینتر بود.
چون یه "امگای لال" بود.
وقتی به خودش اومد، پنجه سمت راستش خونی بود. رد خونش مثل نقاشی روی رگه های برف سرازیر میشد..... چرا؟ چون ضعیف بود . چرا ضعیف بود؟ چون امگا بود!
تاپ!
جسم کوچک و لرزونش روی برف های خونی افتاد. خیلی درد داشت ولی نمیتونست زوزه بکشه تا شاید یکی از همنوعاش صدلش رو بشنوه تا شاید به خودش زحمت بده تا کمکش کنه..... چرا ؟ نه بخاطر امگا بودنش نبود.... اون یه امگای لال بود.
ازون جایی که دراز کشیده بود، دود های آتش های دهکده دیده میشد. سگ های نگهبان زیادی درحال بازی و گردش در اطراف دهکده بودند؛ یکی از سگ های هاسکی دیدش! ولی حتی راهش رو به طرف امگا کج نکرد چه برسه به پارس کردن و پاره پوره کردنش تا شاید ازین دنیا خلاصش کنه.... گفتم که... اون از یه سگم کمتر بود.
آروم چشمهای آبیش روکه مانند زمرد بود روی هم گذاشت تا شاید بتونه کنی بخوابه.🐾 *محیانکو*
کامنت و ووت نشه فرااموووش
نکو چان شمارو بوراهه:>
YOU ARE READING
خاطرات ی اوتاکو و آرمی
Fanfictionاگه حوصلم بکشه هر از گاهی میام چنتا چیز تعریف میکنم میرم... 😂❤️