4

74 22 10
                                    

+ نمیخواستم ازت مخفی کنم!
با رفتن سهون و جونمیون بالاخره کیونگسو گفت.

نمیتونست بفهمه جونگین ناراحته یا شوکه... شاید هم ترکیبی از هر دوتاش ولی به هرحال کیونگسو از دوتاش ناراضی بود و باید کاری برای برطرف شدن این مشکل میکرد.

× من.... فقط غافلگیر شدم.

+نمیدونستم تو طرفدارمی.... یعنی فکر نمیکردم مهم باشه.

× درک میکنم....
کمی جا خورد.

+ چی!؟
جونگین لبخندی زد

× از اول هم یه چیزی درمورد عجیب بود و من میدونستم. به هر حال من طرفدارتم و میدونم تو ناشناس و بی حاشیه ای و درک میکنم اگه نمیخواستی درمورد شغلت حرفی بزنی.

احساس آرامش که کیونگسو از حرف جونگین پیدا کرد غیر قابل توصیف بود. برای خودش هم عجیب بود. اینکه   مدت زیادی  از آشناییش با جونگین نمیگذشت ولی هر حرکت کوچیک از جونگین برای کیونگسو زیادی پر اهمیت بود و خب هر چند کیونگسو میخواست انکار کنه ولی اون از جونگین خوشش میومد!
اونم خیلی زیاد...

× ولی.... چرا همیشه انقدر ناشناسی؟ خب راستش همیشه درمورد چهره‌ت کنجکاو بودم.البته هیونگم یکبار دیده بودت ولی از دور و من بابت کلی بهش حسودی کردم!

جونگین با خنده پرسید.

+ خب...من زیاد از اینکه دور و برم شلوغ بشه خوشم نمیاد. البته نویسنده ها هیچ وقت اونقدرا هم معروف نمیشن ولی همیشه یکسری هستن که بخوان دنبالت باشن. و... دوست دارم حریم زندگی شخصیم حفظ بشه.

جونگین سرشو تکون داد.
نمیتونست بگه تا چند لحظه دیگه چه واکنشی میتونست از خودش نشون بده.

اون حالا دقیقا مقابل نویسنده ای که طرفداش بود نشسته و از تک تک سلول های بدنش و ظرفیت تمام مغزش استفاده کرد تا خودشو کنترل کنه  مبادا از روی خوشحالی جیغ بکشه و یا شروع به گریه کردن بکنه.  نمیخواست کیونگسو رو فراری بده و حالا فقط مثل احمق ها لبخند میزد.

چه حسی بهتون دست میده اگه سلبریتی ناشناس زندگیتون رو اینجور تصادفی ببینید و بدون اینکه بفهمید دوباره روش کراش بزنید؟
+ ولی.... به نظرت برگشتنشون زیاد طول نکشید؟!
☽︎☾︎☽︎☾︎☽︎☾︎☽︎☾︎☽︎☾︎☽︎☾︎

* جونمیون شی... نظرتون درمورد یه همکاری چیه؟ باهم میتونیم یک کمپانی تاسیس کنیم. من و شما، کیونگسو هم میتونه اولین آرتیست ما باشه.

جونمیون کلافه نفسی کشید.
چرا به خاطر برادرش تن به تحمل کردن اوه سهون داده بود؟

" من فقط یه منشی ام سهون‌شی!

* این عالیه. یعنی روابط عمومی بالایی دارید. من میتونم چند نفر دیگه هم بیارم و اینجوری....

Cinema Where stories live. Discover now