𝙈𝙮 𝙅𝙠, 𝙈𝙮 𝙈𝙖𝙛𝙞𝙖 𝙈𝙖𝙣

♣(4)♣

*اول پارت -اعضای باند جی‌کی- رو مرور کنید تا شخصیتا‌رو خوب بشناسید!و گیج نشید*

╍╍╍╍╍╍╍╍╍╍╍╍╍

کوک بعد از بردن چانگبین پیش تهیونگ و التماس کردن ب جیمین ک 'عزیزم اگه ب اینایی ک دارن میان چیز میز بدی بخورن پرو میشن دیگه ولت نمیکننااااا'...اما جیمین معتقد بود ک 'حداقل یه لیوان شربت باید باشه کوکی' اما جونگکوک بازم میگفت ک 'عزیزم اینا پرو‌تر از چیزی‌ان ک تو فکر میکنی ولی باشه....فقططططط یه لیوان شربت....نفری یه لیوان قشنگمممم!!' و عمارت تاریک جئون بعد از این حرف جونگکوک با صدای خنده‌های جیمین سرزنده‌ میشد :)
.

برای بار یک‌هزاروم ب یجون زنگ زد اما جواب نمیداد!! 'پوفی' از عصبانیت کشید و ب بقیه زنگ زد!
سان،وویونگ،یونگمین،یجون،لینو،جیسونگ!!
هیچکس جواب نداد ب غیر از جیسونگ!
این سنجاب فسقلی همیشه جونگکوک و با کاراش حیرت‌زده میکرد!!

داد زد. :

جونگکوک : ب چ دلیل فاکینگی هیچکدومتون جواب فاکی نمیدادینننننننننن؟؟؟؟؟؟؟؟

جیسونگ دستپاچه خندید و گفت. :

جیسونگ : ببخشید هیونگ صدای اهنگ زیاد بود پسرا جوگیر شدن... ساری!!

جونگکوک : مرده‌شور خودتونو اون اهنگه رو ببرن...کدوم گوری‌اینننننن؟؟؟؟

جیسونگ : هیونگ 5 دیقه دیگه میرسیم!!

جونگکوک چشماشو تو حدقه چرخوند و گفت. :

جونگکوک : امیدوارم این 5‌دیقتون مثل 5‌دیقه‌های همیشگیتون نباشه...چون اگه بود یه بلایی سرتون میارم!!!!

جیسونگ اب دهنشو قورت داد و ترسیده خندید. :

جیسونگ : نع..نععع هیونگ باور کُ...شت رومین‌اا رانندگیت از کِی تاحالا انقد سریع شده من خبر ندارم..هیونگ رسیدیم!!

جونگکوک : اوکی تن لشتونو گم کنید بیاین دیگه!!

و قط کرد!

جیمین از خنده رو مبل ولو شده بود!
مکالمه‌ی کوک و جیسونگ کاملا جدی و خالی از هر احساسی بود اما جیمین نمیتونست جلوی خودشو بگیره...چون از نظرش این مکالمه خیلی خنده دار بود!!

.

جونگکوک : رومین ریلی؟؟؟ الان قهر کردی رفتی تو اتاقققققققققققق؟؟؟؟؟؟؟؟ من چی تو شما دیدیم ک بهتون پیشنهاد مافیا شدن دادمممممممممممممم!!!!؟؟؟

رومین همونطور که پشت در نشسته بود و تو خودش جمع شده بود ب این فکر میکرد ک یجون واقعا چرا باهاش ازدواج کرده بود!!
گفت. :

رومین : هیونگ من تا اطلاع ثانوی از این اتاق بیرون نمیام و با اون لی یجون هم حرف نمیزنم!!