دوتا بال.

14 3 5
                                    

دل نازک شدم دکتر
نمیدونم ماله این قرص جدیداست یا چی.یه بچه میبینم چشمام پر میشه از دریای شور شمال.یا دو نفر که دستای همو گرفته باشن، طوری که معلوم باشه جهان هرکودوم خلاصه شده تو پیرهن گرم اون یکی، به قول شاملو.

دل نازک شدم. قبلنام زیاد ابر میشدم ولی مدتیه ناجور شده. دکتر گوشت با منه؟ مدتیه یه تیکه ابر شدم. همه میگن مال آب و هواست. میگن هوای شهر کثیفه اگه بارون بیاد همه مریضیا خوب میشه.

دل نازکی مریضیه دکتر؟ باید نمونه برداری کنین؟ میشه جراحی کنین ابرای گلومو در بیارین؟ میدونم خطر داره ها ولی خطرش کمتر از حرفایی که قورت میدیم.

من خیلی خسته شدم دیگه، خسته شدم از این همه شب این همه روز. از این همه هی درست میشه نترس گفتن به خودم وقتی هیچی و هیچوقت درست نمیشه.

اصلا آدم دلش می‌خواد بترسه. ابر بشه، بباره، بلکه هم تموم بشه این همه سرب داغ توی گلو. توی نگاه.
کاری میشه کرد؟ میشه توی این داستان اهدای اعضا چشمامو بفروشم بجاش دوتا بال بخرم؟

گفتم برات سامان می‌خواد کلیه اشو بفروشه؟ میشه منم بفروشم؟ چشامو،گلومو همه رو بدم دوتا بال کوچیک بگیرم. اونوقت گنجشک بشم پر بگیرم، میشینم رو درخت خرمالو. میشه دیگه؟ نمیشه؟
داری گریه میکنی دکتر؟چه دل نازک شدی.

Blue cold roomDonde viven las historias. Descúbrelo ahora