دارم مدام دنبال یه راه برای لبخند زدن میگردم اما پیدا نمیکنم
جرات نمیکنم پشت سرم و نگاه کنم
چون غمگینم میکنه ، بیشتر از این چیزی که هستم
جرات نمیکنم به روبرو نگاه کنم ، چون اینقدر قوی نیستم که اینده ام رو ببینم
هر روز
بیشتر و بیشتر تو نوشتن غرق میشم
هر روز آهنگ های بیشتری گوش میدم
سریال های بیشتری نگاه میکنم
صدای اهنگم و بلند تر میکنم
بیشتر حرف میزنم
ولی بذار رو راست باشم
دیگه نمیدونم باید چیکار کنم که فکر های مزخرف تو ذهنم نیاد
من پر از حرف هایی ام که هیچوقت نگفتم ، پرم از اشک هایی که نتونستم بریزم و حالا همش داره عین زهر عمل میکنه
ذره ذره داره استخونم و خرد میکنه و من مغرورانه لبخند میزنم
مغرورانه قدم برمیدارم و تظاهر میکنم هیچی نشده
نمیخوام کسی نصیحتم کنه
نمیخوام کسی بگه اشتباه کردم یا تحسینم کنه
نمیخوام کسی به حالم گریه کنم
حتی نمیخوام واقعا بگم چه اتفاقی افتاده پس فقط از یه مشت استعاره و کنایه و نماد کمک میگیرم تا ذهنم و خالی کنم
ولی من شکستم
کیه که تو این مدت نفهمیده باشه
پایان داستان هام دیگه پر از ایموجی نیست
حوصله ندارم بنویسم سلام من رادیو اسمات هستم ..... و غیره
مثل قبل آپ نمیکنم
به پیام های همه جواب نمیدم
بیست و چهار ساعت پای گوشی نیستم
یه چیزایی عوض شده
اگه این براتون سوال شده
من یه جنگ بزرگ با خودم داشتم و توش تا حدودی بردم
اما هیچ جنگی بدون تلفات نیست و تمام لبخند ها و مهربونی هام و تو صف اول سپاهم از دست دادم
حالا فقط من موندم و پیاده نظام خشم و غرورممتاسفم که نمیتونم لبخند بزنم
متاسفم که نمیتونم گریه کنم تا قلبم سبک شه
من و ببخش اگه نمیتونم ازت بخوام بغلم کنی و آرومم کنی چون به غرورم ضربه میزنه
معذرت میخوام اگه اینقدر خودخواهم آره من به خودم بیشتر از هر کسی اهمیت میدم
متاسفم که دیگه نمیتونم آهنگ غمگین گوش کنم
کارم شده بلند کردن صدای آهنگ های دیسکویی جوری که گوشام کر شه
متاسفم که پر از غمم
من و ببخش اگه دیگه آدم قبلی نیستم
من و ببخش که همین الان هم چشمام میسوزه اما اشکی ازش نمیریزه
معذرت میخوام اگه با تمام کار های بدم از هیچکدوم پشیمون نیستم
من ترجیح میدم بد باشم تا یه مهربون شکست خورده
و سر آخر اون آدمی ام که ادعا میکنه یه آشغال کثافته تا کسی بهش ترحم نکنه
من و ببخش اگه دارم ازت میخوام بعد خوندن این نامه هیچوقت به روم نیاریش و فقط وانمود کنی این و هیچوقت ننوشتم
من و ببخش
چون من نتونستم خودم و ببخشمخنده داره
و من دوباره قراره با کلی آب بغضم و قورت بدم و با یه آهنگ شاد اسمات بنویسم
اره قراره براتون بنویسم چون متنفرم که بشینم و به این فکر کنم که
من
ش
ک
س
ت
م
متنفرم از این کلمه متنفرم از اینکه مثل همیشه نیستم
اما فقط قراره تلاش کنم
سو
لبخند بزنید
شادی های خیلی کوچیک هستن بیاید به همون ها چنگ بزنیم
بدون این دلایل کوچیک فقط یه سری جنازه متحرکیم
سوووووووووو لتس گوووووووووووووووو
![](https://img.wattpad.com/cover/321417676-288-k572372.jpg)
YOU ARE READING
my land
Randomجاییه که دلم میخواد حرف بزنیم شماها سوال بپرسید من دل نوشته بذارم شاید هم و بیشتر بشناسیم ، نمیدونم فقط حس کردم همچین جایی باید باشه