واقعا چرا الان من یه پسر فاکی نیستم
دلم میخواد پسر میبودم میتونستم راحت ازدواج کنم یا دوست دختر داشته باشم جای اینکه به صد روش توضیح بدم از زنا خوشم میاددلم میخواد برم بیرون مخ یکی و بزنم بشه دوست دخترم
شاید هم عروس ننم
نه عروس نمیخوام
همون دوست دختر بسه
ولی از یه جهت حال اونم ندارم چون همش باید برم دیدنش
اگه هم کارمون به سکس کشید باید دیلدو هم بگیرم که گرونه
گاد
از کی زندگی ساده من نویسنده اینقدر پیچیده شده
دلم میخواد خودم و بزنم
آخه چراااااااااااالان که فکر میکنم نمیصرفه
هم گیر میده
هم لج میکنه بی دلیل
هم باید ناز بکشم
هم کلی لاس بزنم تا مخش زده شه
موقع سکس هم که خودم باید همه کار بکنم
حرص هم که میده
هر جوری حساب میکنم نه تنها دوست دختر برای پسرا نمیصرفه
برای دخترا هم نمیصرفه
من برم به کارام برسم تا خل نشدم
![](https://img.wattpad.com/cover/321417676-288-k572372.jpg)
YOU ARE READING
my land
Randomجاییه که دلم میخواد حرف بزنیم شماها سوال بپرسید من دل نوشته بذارم شاید هم و بیشتر بشناسیم ، نمیدونم فقط حس کردم همچین جایی باید باشه