a bitch from seoul

3_fucker?

+هوسوک یه کاری نکن اخلاق تخمیم سر شبی بزنه بالا گوه بزنم به برنامه و شبمون ...

_نِ می رم .. این صد بار ..دیگه نمیذارم سیگار بکشی ...

از دیروز رول محبوب حاوی درصد کم ماریجوانا و وید خالصمو نکشیده بودم و الان از شدت خماری و سر درد چشمام سرخ شده بود .. اعصابم بهم ریخته بود و هوسوکم بدترین موقع رو برای روی نروم رفتن انتخاب کرده بود.

با چشمای سرخ سرش داد زدم ..

+هوسووووککک..گمشوو تو اون کلاب لعنتی و از من بکش بیرووننن

یونگی که تازه رسیده بود یقمو گرفتو تو صورتم داد زد

_یه بااررر دیگه اون صدای فاکیتو رو هوبی بلند کن تا بکشمتتت ..کش.

صداها مثه مته رو اعصابم بود.. دلم میخواست موهاموی بلند بنفشمو بکنم ...

یونگی رو هل دادم یکم عقبو دوباره داد زدم ..شاید یکم بلند تر

+فقط گفتم دو دقیقه فاکی منه حرومزاده رو ول کنید تا سیگار لعنتیمو بکشمو بیام ..

نامجون بازوی یونگیو هوبیو گرفت..

_ولش کنید ..بیاید بریم پسرا تو منتظرن .. بذار انقدر بکشه تا بمیره ..عوضی بی لیاقت.

با رفتنشون تو قسمت تاریک گوشه ی ورودی بار در هم شکستم ..

وسط کشیدن رول لعنتیم که حس آرامشو به وجودم کم کم تزریق میکرد هق هق گریمو آزاد کردم ..

+آره لعنتی.. بذار بمیرم .

مبخواستم مغرور باشم و به تخمم باشه ولی نشد . با صدای آروم نالیدم

+من بی لیاقت نیستم نامجونا . فقط خوب نیستم لعنتی

زیر چشممو پاک کردمو با اعتماد بنفسی که ذاتا همراهم بود وارد کلاب شدم. لباسمو تو سرویس فروشگاهی که با هوبی بودیم عوض کرده بودم ..

با ورودم جو کلاب کاملا عوض شد .. استریپ دنسرا از استیج پایین پریدنو قبل از همه خودشونو بهم رسوندن.. چند تا از دخترا و پسرا هم از دور میزا شون یا استیج دنس بیرون اومدن تا به من سلام کنن و یه جورایی جلب توجه کنن..

دختر دنسری که فقط یه بیکینی تنش بود محکم بهم چسبید و لبخند پر عشوه ای زد

_هی جان( jwan) میخوام امشبو برات بهترین شب زندگیت کنم ..

+خوبه ولی الان خیلی زوده برای شروع .. آخر شب بیا سراغم.. میدونی که من دنبال کسی نمیگردم..

تهیونگ و جیمین خودشونو بهم رسوندن و بقیه رو هل دادن کنار. تهیونگ گونمو بوسید و جیمین پرید تو بغلم.. در حالی که پاهاش دور کمرمو دستش دور گردنم حلقه بود سمت میز دوستانمون رفتم..

_بزاارش زمین

یونگی با حرص و صدای بم غرید ‌.

+به تو ربطی نداره..