Part 1

802 115 95
                                    

های گایز امیدوارم حالتون خوب باشه.
این فیکشن با دو ورژن :

1.مینسونگ ، چانگلیکس
2.مینسونگ ، هیونلیکس

نوشته و آپ میشه.
هر دوتا ورژن در همین پارت آپ میشه و به وسیله یه خط بزرگ از هم جدا شده.
امیدوارم ازش لذت ببرین.

راستی یه چنل توپ و خفن از Skz زدم که فوله و از همه کاپلاس.
این فیکشن و فیکشن Dark love رو هم اونجا میذارم.
اگه میخواین پی دی اف هاشون رو داشته باشین، بیاین اونجا.
خوشحال میشم حمایت کنین♡

اسم چنل @skz_kings_bl

*******

ورژن (مینسونگ_هیونلیکس)

Writer :

در اتاقش باز شد و بازهم طبق معمول قدم های سنگینی بر روی سرامیک های سرد اتاق گذاشته شد.
چرخی زد و سرش رو از روی بالشت سفید رنگ بلند کرد تا فرد موردنظرش رو ببینه.
یه چشمش رو باز کرد و با دیدن مرد جوانی که با لبخند پهنی، چهره بانمک و خوابالود اون رو از زیر نگاهش می گذروند؛ خنده ای کرد و دوباره سرش رو توی بالشت نرم و گرم فرو برد.
مرد جوان جلو رفت و پرده های اتاق رو از دو طرف کنار زد و اشعه زیبا و طلایی رنگ خورشید رو درون اتاق جلوه داد.
جیسونگ غرشی کرد و پتو رو بر روی سرش کشید تا چشماش از نور تیز خورشید در امان بمونه.

جیسونگ : آآآه هیونگ این چه کاریه؟
مگه نمیبینی دونگسنگ (به خواهر یا برادر کوچکتر میگن دونگسنگ) خوشگلت خوابه؟

مرد جوان لبخندی زیبا خطاب به جوان خوابیده بر روی تخت زد و گفت:

چان : دونگسنگ خوشگلم ساعت ۱۱ ظهره، پاشو یه تکونی به خودت بده؛ گند کردی توی این تخت.
جیسونگ : نگران نباش من حالم خوبه.

نوچ نوچی کرد.
اینجوری فایده نداشت!
حتی اگر سال ها کنار این تخت می ایستاد و زیر پاهاش علف سبز می شد؛ جیسونگ قصد پایین اومدن نداشت.
پس دست به کار شد...!
با قدم های تقریبا تندی جلو رفت و چنگی به لحاف سفید تخت زد و اون رو یه باره از روی تن سکسی دونگسنگش کنار کشید.
جیسونگ رکابی مشکی رنگی به تن داشت که به خوبی بازوهای عضله ای و خط سینه های ورزیده اش رو نمایان می کرد.
صدای قدم های دومی به آنها نزدیک شد.

چانگبین : چانا گوشیت خودش رو کشت!!

مرد جوان به طرف دوست پسرش که بیشتر از سه ساله باهم در این خونه زندگی می کنن؛ چرخید و لب زد:

چان : کیه؟!

پسری که چانگبین نام داشت؛ گوشی رو به دست دوست پسرش داد و گفت:

چانگبین : آقای هان عه!

به محض شنیدن اسم اون مرد، با حرص به جیسونگ نگاه کرد و گفت:

چان : باز چه غلطی کردی؟

پسر شیطون، خنده ریزی کرد و جواب داد:

Fake Identity [minsung]Where stories live. Discover now