"اون گفت من شبیه مادرمم و من ترسیدم از روزی که یه نفر دیگه متوجه این شباهت بشه.."
-دلفی*فردی که بدون اینکه منتظرش بوده باشی مثل یه معجزه، ناگهان وارد زندگیت میشه ( serendipity )
دلفی میخواست از وی تشکر کنه اما آرون به سرعت دستش رو گرفت و به سمت آخر راهروی طولانی دوید..
با حرکت چوب دستیش مسیر هموار تر شد و راهرو دیگه مثل یه مانع سر راهشون قرار نمیگرفت..با رسیدن به دروازه عظیم هردو ایستادن و آرون بعد از چند نفس عمیق به دروازه بزرگ اشاره کرد..
-وقت داره تموم میشه، برو داخل تا گروهت تعیین بشه
آرون گفت..-لطفا تو گروه ما باش
سو درحالی که نفس نفس میزد گفت..-همینجا منتظرت میمونیم
وی با لبخند گفت..دلفی سری تکون داد و سعی کرد حس خوبی داشت رو درون قلبش برای همیشه ثبت کنه..
با ورودش نور طلایی رنگ شدیدی به صورتش تابید و باعث شد چشم هاش رو بپوشونه..
بعد از چند ثانیه دست هاشو پایین اورد و با نگاه کنجکاوش اتاق بزرگی که انواع وسایل جادویی نایاب درونش قرار داشت رو آنالیز کرد..
اولین چیزی که توجهش رو جلب کرد ققنوس زیبایی بود که روی قفسش نشسته بود..
دلفی آروم جلو رفت و دستش رو روی گردن ققنوس کشید..
ققنوس تکون شدیدی خورد و خواست بهش حمله کنه اما با دیدن چشم های دلفی متوقف شد..
کمی سرش رو به نشونه تعظیم خم کرد و دلفی خنده ارومی کرد..-منم از اشنایی باهات خوشبختم
دلفی گفت..-بلاخره اومدی
صدای غربیه ای گفت..دلفی ترسیده از ققنوس فاصله گرفت و برگشت تا منبع صدا رو پیدا کنه..
مرد با ارامش دستش رو بلند کرد و ققنوس به سمتش پرواز کرد..
میزان قدرت اصیل زاده ها با رنگ چشم هاشون مشخص میشد و چشم های بنفش مرد فقط یه معنا داشت.. اون به تموم پنج تکنیک اصلی جادو مسلط بود..
قدرتی که کمتر از پنج خاندان قدرتمند تا به حال بهش دست پیدا کرده بودن..سعی کرد از طریق چشم های مرد به درون ذهنش نفوذ کنه اما خوندن ذهن کسی که بیشترین مهارت رو توی جادو داشت برای دختری که هنوز به سن قانونی نرسیده بود آسون نبود..
-میتونی با همه حیوونا حرف بزنی؟
مرد با لبخند ارامش بخشی پرسید و بالهای ققنوسش رو نوازش کرد..-بله به جز مارها و موجودات دریایی
دلفی مودبانه جواب داد..-به قدرتمندی خانوادت.. همونطور انتظارشو داشتم، بشین
مرد گفت و روی یکی از مبل هایی که دلفی حتی متوجهشون نشده بود نشست..
YOU ARE READING
cafune
Fantasy"حرکت دادن نرم انگشتان میون موهای کسی که دوستش داری " -تو مثل انعکاس نور ماه روی سطح آبی.. و من با لمس کردنت.. نابودت میکنم.. -من عاشق شدم.. عاشق کسی که سالها بود نقشه نابودی خاندانمو میکشید.. Name: cafuné Season: 1 Genre: Fantasy ,Classic ,Myst...