.
.
.
|Kim Seokjin |
"حق با توئه! من فقط یه بچه پولدار خودشیفتهام!
ولی.. مگه دنیا دور آدمایی مثل من نمیچرخه؟
برابری.. عدالت.. خندم ننداز! این سیستم طوری
طراحی شده که امثال تو رو هیچجوره قبول
نکنه و پس بزنه! برای همینه که واسه بردن
به من نیاز داری!"
| Park Jimin |احمقانهست! تمام این سالها چه تو کتاب های تاریخ
چه تو کتاب های دینی ادیان مختلف ما.. یک طرفه
به کل داستان گوش دادیم! قرنها بهمون روایت
فرشته سقوط کردهای رو گفتن که هرگز حاضر
به زانو زدن نشد! تا حالا بهش فکر کردی؟ به این
که اگه ماها به جای 50%تحریف شدهای که تا
حالا بهمون گفتن، کل داستان رو میدونستیم...
چه تصمیمی میگرفتیم؟ میدونی هر دفعه که
به آدما نگاه میکنم، هر باری که تاریخ میخونم
آخرش فقط و فقط به یه نتیجه میرسم.. این
که شاید منم اگه جای شیطان بودم سقوط رو
به زانو زدن جلوی این هیولاها ترجیح میدادم!
YOU ARE READING
Dracaena🐉
FanfictionFic: Dracaena ᴡʀɪᴛᴛᴇɴ ʙʏ: ꪖડꫝ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: Yoonmin & Sope & Kᴏᴏᴋᴠ ɢᴇɴᴅᴇʀ: Mafia, Criminal, Sᴍᴜᴛ, Aɴɢꜱᴛ _تو دشمن هایی که تا لبه پرتگاه مرگ بردنت رو نجات میدی.. خانواده و دوستایی که بیشترین درد رو بهت دادن رو میبخشی از خودت برای کشوری که در قبال زحماتت کا...