هایی گایز
نمیدونم چه بگویم اولین بارم دارم فیک مینویسم یکم استرس هم دارم😂💔
اگهبدبود دیگه ببخشید چون تجربه ای ندارم متاسفانه
میخواستم چند جمله بگم این فیکی که قرار آپ بشه میتونمبگم یکم گیج کننده هست و جالبه (از نظر خودم 😔😂 )
این فیک متاسفانه قرار با احساسات شما عزیزان بازی کنه هم قرار بخندیمهم قرار گریه کنیم تعجب کنیم برگاهاتون بریزه و......
خلاصه رو اینجا یه بار دیگه میگم که بهتر موضوع بفهمید و آشنا بشد باهاش
ژان از کمای طولانی مدت بلند میشه ۵ سال تو کما بود و هیچی یادش نمیاد و کسی هم نداره بهش کمک کنه یا زنگ بزنه کل تنها.(البته پیدا میشه اون طرف نگران نباشید 😔)
و وقتی تو گوشی داشت دنبال چیزی میگشت
یه متنی میبینه که نوشته "به دنبال گذشتت برو ژان باید بفهمه کیه و چرا این اتفاق براش افتاده واز روز اول اتفاق های جالبی پیش رو داره
امیدوارم خوشتون بیاد و به زودی آپ خواهد شد حمایت یادتون نره
KAMU SEDANG MEMBACA
forgetfulness
Paranormalنام فیکشین: forgetfulness/فراموشی خلاصه: از کمای طولانی مدت بلند میشه اما چیزی یادش نمیاد تنها چیزی که همراش بود یه تلفن ساده و یه شماره ناشناس تلفن باز کرد متن عجیبی دید "وقتی بیدار شدی باید بفهمی کی هستی بهت قول میدم که انتقامت ازش میگیری شیائ...