𝒐𝒏𝒆

723 109 22
                                    

سرش شدیدا درد می‌کرد و نیاز داشت فقط چند دقیقه همه جا ساکت بشه. فقط‌ چند دقیقه لعنتی اما انگار‌ نه انگار. قرار بود مهمونی ای که میاد یه مهمونی رسمی و کاملا کاری باشه اما اینجا فرقی با یه دیسکو نداشت.

گلس شامپاین رو یه ضرب بالا رفت و دستی به پیشونیش کشید. از پارک چانیول محافظه‌کار بعید بود که بیرون خونه‌ش اینقدر مشروب بخوره ولی سهون چیزی نمی‌گفت و فقط کمر دوست‌پسر نگرانش رو ماساژ می‌داد.

-آروم باش پسر، هیونگت به طرز فاکی ای ظرفیتش بالاست و مطمئنم حالا حالا ها مست نمی‌شه.
-هون اگه میگرنش پیش بیاد چی؟
-چیزی نمیشه عزیز دلم. بزار هرجور می‌تونه خودش رو اروم کنه. جلوش رو بگیریم فقط بدتر میکنه و مهمونی به این مهمی خراب می‌شه.

لوهان چیزی نگفت، می‌دونست هیونگش چقدر کله شقه و البته به حرف دوست‌پسرش‌ هم ایمان داشت.

چانیول برای چند نفری که بهش لبخند می‌زدن سر تکون داد و با اخم روشو گرفت. با اینکار فهموند که حوصله پاچه‌خواری نداره و بهتره بهش نزدیک نشن و خب کی بود که این اخلاق پارک چانیول رو نشناسه؟ اون مرد صبور بود، اما وقتی صبرش تموم می‌شد با تمام ارامشی که تو رفتارش بود می‌تونست بقیه رو خُرد کنه. و متاسفانه اکثر افراد اون مهمونی با شرکت های پارک ارتباط داشتن و قطع ارتباط اصلا به نفعشون نبود!

گلس خالی رو توی سینی پیش‌خدمتی که رد می‌شد گذاشت و یه مارتینی قرمز برداشت. البته انعام اون پسر کم سن و سال رو هم فراموش نکرد.

شنیدن اسمش‌ باعث شد سمت عقب برگرده که کاش این‌کار‌ رو نمی‌کرد. چون تمام مارتینی قرمز دستش روی لباس سفید رنگ مردی که صداش زد بود خالی شد.

با چهره ای شوکه سرش رو بالا آورد و به صورت مرد نگاه کرد. دقیقا زمانی که مرد هم همین کار رو تکرار کرد. چند ثانیه تماس چشمی کافی بود تا چانیول حس کنه بالاخره مشروب ها دارن اثر می‌زارن و سرش داغ شده.

-متاسفم آقا... عمدی‌ نبود.

بکهیون لبش رو گزید تا به خودش مسلط بشه. چه برخوردِ اول عالی ای!

-مش..مشکلی نیست اقای پارک..
-لباستون خراب شده...
-درسته...
-چند لحظه صبر کنید لطفا، الان حلش‌ می‌کنم
-نه نه ... نمیخوام به زحمت بیفتید خودم یه کاریش میکنم.

چانیول درحالی که سعی‌می‌کرد خندش رو کنترل کنه دستش رو روی شونه مرد گذاشت. چرا اون هل شده بود؟

-خودم این‌کار رو کردم، کمترین کاری که از دستم برمیاد رو انجام میدم.

بلافاصله موبایلش رو دراورد و شماره ای گرفت. بعد چند ثانیه لوهان جواب داد

-الو هانی، میتونی از تو ماشینم یه پیراهن سفید بیاری؟
....
-آره صندلی عقب. مرسی عزیزم. من تو سرویس منتظرم

🍷𝘙𝘦𝘥 𝘞𝘪𝘯𝘦🍷Where stories live. Discover now