سلام...
بازم منم؛امروز خیلی تخمی بود.. زندگیم که تخمی و فاکداپ هست ولی ایندفعه بدتر بود.
آدما بعد از کات کردن خیلی عوض میشن✌🏻🤡
کسی نبود درموردش باهاش حرف بزنم.. آره من تنهام، یه عقاب همیشه تنهاست🗿🤡
خب دیگه زیادی زر نمیزنم.. بریم سراغ موضوع اصلی
تصمیم گرفتم که یه بوک بی معنی بزنم🤡
مثلا شما راجب یه موضوعی که بهتون آسیب میرسونه یا رسونده یا قراره برسونه نیاز دارین با کسی حرف بزنین و.. میتونین با من حرف بزنین✌🏻🤡میدونم خیلی مسخرس.. ولی حقیقتا دلم نمیخواد همه مثل خودم تنها باشن و نتونن با کسی حرف بزنن.
حوصلم سر رفته🤡✌🏻شاید یدفعهای زد به سرم یه بوک زدم از وانشات های جنلیسا و چهسو🌚✌🏻
دلم برای یه نفر تنگ شده.. بی زحمت یه کامنت بزاره🗿
( آخه عزیزم.. خواهرم.. قلبم.. نفسم.. توروخدا یه راه حلی پیدا کن، چرا نمیفهمی من غرور دارم نمیتونم بهت بگم دلم میخواد بیشتر باهات حرف بزنم و باهات آشنا شم🤡✌🏻)پس نظرتون رو بگین..
بوک درمورد مشکلات زندگی .... یا بوک وانشات های جنلیسا و چهسو؟!تا کصشرای دیگر .. بدرود🤡✌🏻
YOU ARE READING
hybrid cat
Fanfiction(STOPPED) لیسا، پلی گرلی که هرشب توی بار یه نفرو به فاک میده. چی میشه اگه یه شب بعد از اینکه یه دختر رندوم رو به فاک داد به خونه بیاد و ببینه همه جا بهم ریختهس و شیر روی زمین ریخته شده و یه گربهی کوچولو داره شیر میخوره؟ و واکنشش چیه وقتی که میفهمه...