چرا باید ببینمت؟!

240 50 18
                                    


مدرسه رفتن واقعا مسخره اس.
مخصوصا وقتی جئون جونگکوک هر روز جلوت سبز بشه
مرتیکه هویج تا قبل از جریان تتو حتی نمیدونست من وجود دارم
چه مرگشه واقعا ؟!
اخه کی صبح ها شیرموز میخوره که روی میزم همیشه یه شیرموز هست !!!
اصلا هم نمیفهمم اون هویج قبل همه میره تو کلاس، اصلااا.

تهیونگ حواست هست اصلااااا ؟؟؟؟
- چی؟!
زهرمار و چی دارم میگم جونگکوک داشت چی بهت میگفت؟
- کوک؟ هیچی چطور؟
کوک؟! از کی تا حالا کوک صداش میکنی؟ بعدشم
پنج دقه اون گوشه داشتید باهم زر میزدید هیچی نمیگفت؟
- پسر باحالیه،  راجب مهمونی اخر هفته ازم پرسید که منم میرم  یا نه.
برای چی باید براش مهم باشه که تو میری  یا نه؟!! به اون چه اصلا؟ قراره تو کارای ما دخ..
- چییییم!! کااامان !!اون فقط پرسید ماهم میریم یا نه چرا توهم توطئه داری؟!
به هر حال بهش اعتماد ندارم اون پسر بدیه و رو مخ
- گاااد بیخیال دو روز دیگه اخر هفته اس و ما حتی نمیدونیم چی بپوشیم، کی بریم خرید؟
فردا بعد کلاسم؟
- خوبه

روز مهمونی :

الو کجایی ته؟
- دم در اپارتمانتون بیام بالا یا میای پایین؟
اومدن اومدم

تولد لیسا دوست مشترک جیمین تهیونگ بود و البته یکی از صمیمی ترین دوست های جئون !
لیسا با اینکه رشته اش تربیت بدنی بود اما عضو انجمن رقص آرکیو بود و یه جورایی بهترین دنسر زن اون هنرستان
و با توجه به شخصیت باحال و پرانرژی که داشت، جیمین و ته باهاش حال میکردن.


- وااااو پسر واقعا سکسی شدی امشب قراره تمام نگاه ها روت باشه
خودتو تو اینه دیدی بچه ببر؟ احتمالا امشب از باکرگی در میای.
- به نظرم به جای رفتن به مهمونی بیا باهم از باکرگی دربیاییم
من و تو... هوای خنک .. اووف، نظرت چیه؟
( یه قیافه سکسی هم به خودش گرفت)
( ویمین هارتمممم )
متاسفم که قلبت رو میشکنم ته ولی تو تایپم نیستی
- ( دراماتیک کوبید تو قلبش) تو لیاقت منو نداری .. همه ارزوی یه پسر رمانتیک جنتلمن رو دارن اما توی کوتوله یه بیگ بوی وحشی میخوای که هر روز هفته بکنتت.
با دندونات خدافظی کن ته چون قراره خوردش کنم به کی‌ گفتی کوتوله هاااا؟ ( و حدود نیم ساعت همونطور که پیاده به سمت خونه لیسا میرفتن این بحث ادامه داشت )

مهمونی :

با وارد شدن جیمین و تهیونگ تقریبا همه نگاه ها به سمتشون کشیده شد و خب این واسه جیمینی که از مرکز توجه قرار گرفتن فراریه، واقعا مزخرف بود.

با اومدن لیسا پیششون نگاه ها کمتر شد و جیمین بلاخره تونست یه نفس راحت بکشه.

لیسا : واو پسراااااا امشب واقعا ترکوندید
جیمین که رسما شبیه الهه ها شده جی کی حق داره بهش میگه افرو.. شت!

چی؟ جی کی منظورت همون هویج پلمپ شده اس؟!
( بخاطر اینکه دست جونگکوک از تتو پلمپ شده بهش اینو میگه)

لیسا : عامم اره؟

هااااح اون راجب منم حرف میزنه؟

لیسا : راستش نه، فقط صدات میکنه افرودیت، اون زیاد اهل حرف زدن نیست؛ راستی تهیونگ این کت قرمز واقعا تو رو شبیه سلبریتی ها کرده از همین الانشم توانایی ایدل بودن رو داری پسر

- مرسی گرل توهم خیلی زیبا شدی، راستی تولدت مبارک.

اوه اره راستی تولدت مبارک باشه لیلی دنسر خفنمون.

لیسا :  پسرا واقعا ممنونمممم، خیلی خوب شد که امشب اومدید و  لطفا خوش بگذرونید، جمع خودمونیه و کاملا امنیت داره پس راحت باشید و اینکه از خودتون پذیرایی کنید تا من برم پیش بقیه مهمونا و یه بوس هوایی فرستاد.

+ حتی از پشت هم زیبایی
با شنیدن صدای تخس اون هویج چشمام از شدت حرص چرخید
+ هاای سوییتی
+ دنبال تهیونگ نگرد رفت پیش سئو
+ با ایگنور کردن من حس بهتری میگیری لاو؟
+ رنگ سفید واقعا هاتت کرده
+ البته بازم کیوتی
+ یاااااا با توام؟؟؟؟

دهنتو میبندی یا نه؟
+ مجبورم کن
با کوبیدن تو دندونات؟
+ نه با کوبیدن لبات رو لبام.

(اون لعنتی منحرفففففف!!!!! )
چرخیدم سمتش و سعی کردم با تمام جدیت نگاش کنم
خب لعنت بهش اون واقعا هاته ...
از خودم نا امیدم بابت این اعتراف اما با این استایل واقعا خوبه
اما این از عوضی بودنش چیزی کم نمیکنه!

چی باعث شده فکر کنی در حد لبای من هستی جئون؟ تو نهایتا بتونی مشت منو داشته باشی پس از سر راهم برو کنار!
( با یه تنه ی نسبتا محکم بهش به سمت میز پذیرایی رفتم )

+ اگه اون دست ها بخواد بهم مشت بزنه بیشتر هورنی میشم گربه کوچولو
( صدای جئون و اون خنده ی مسخره ی بعدش از پشت اومد، گفته بودم که ازش متنفرم؟)

ادامه داره ...

————-

چطور بود؟:) لطفا نظرتون رو بگید💕

Black Swan | بلک سوان Onde histórias criam vida. Descubra agora