~[کیم تهیونگ]~
رایحه:هویج
سن:21
امگا
«پسر دوک»♡----------------♡----------------♡
~[جئون جونگکوک]~
رایحه:نعنا و یخ
سن:28
آلفا
«شاهزاده»♡----------------♡----------------♡
~[کیم ناتیلا]~
رایحه:شکلات توت فرنگی
سن:21
بتا
«خواهر تهیونگ»♡----------------♡----------------♡
~[پنت آلیسا]~
رایحه:سیب ترش
سن:21
امگا
«همکلاسی قدیمی تهیونگ»♡----------------♡----------------♡
~[کیم نامجون]~
رایحه:خاک خیس
سن:30
آلفا
«پسر عموی تهیونگ»♡----------------♡----------------♡
یوهوووو!👀✨
سلاااامدوستای عزیزم! منتظر داستان های جالبی
که بین این افراد میوفته که ممکنه شمارو
به خنده ، ذوق یا حتی گریه بندازه ....
باشیدددد!
البته شخصیت های دیگه ای هم
هستن ولی خب این شخصیت ها
اصلی هستن!😌🍒راستی از عکس نامجون شی بزرگوار ایراد نگیرین چون عکس قدیمی که به داستانمون بخوره ازش پیدا نکردم🥲💔
((و اینکه ووت دادن یادتون نره🥺🍑))
YOU ARE READING
my little fox
Fanfictionنام:((روباه کوچولوی من)) داستان ازونجایی شروع میشه که شاهزاده برای اولین بار امگای شیطون و سر به هوا یعنی تهیونگ رو میبینه! و به طور کاملا تصادفی!!((کلیشه ای)) شاهزاده داستان ما متوجه چیز عجیبی میشه و احساساتی که تا به کنون حسشون نکرده بود!??✨ ...