part13

64 3 0
                                    

راوی

حالا کاغذا دست همه پخش شده بود و همه منتظر بودن تا کسی که کارت چشمک‌ دستشه یه حرکتی بزنه

لی لی کنجکاو داشت به همه نگاه میکرد که چشاش خورد به جی هو ، جی هو چشمک ارومی به لی لی زد
لی لی کارتشو گذاشت وسط و سعی کرد لرزش قلبش بخاطر اون چشمکو نادیده بگیره

جی هو خیلی نامحسوس به همه چشمک میزد و همه کارتاشونو گذاشتن وسط و در اخر مینجی باخت
مینجی:چرا مننننن

جی هو خندید و گفت:به ذهنم نرسیدی
مینجی زد به بازوی جی هو و گفت:خجالت بکشش😂

دو روز بعد

تو این دو روز بچه ها کلی چالش ،بازی و خیلی کارای دیگه انجام دادن که برنامه رو از همیشه سرگرم کننده تر کردن
هجین نصف شب از تشنگی بیدار شد و رفت به پذیرایی تا اب بخوره

داشت اب میخورد که صدای قدمایی رو شنید اول فکر کرد ممکنه بچه ها باشن اما بعد از چند دقیقه هیچکی رو‌ندید ترسیده لیوان خالی از ابشو برد بالا تا بزنه به سر کسی که دزدکی وارد خونه شده

وارد پذیرایی تاریک شد و سایه ای رو به روی خودش دید خواست جیغ بکشه که اون سایه دستشو گذاشت رو دهن هجین و تکیه اش داد به دیوار و هجین تونست با نور کمی که از اشپزخونه میومد بفهمه سوهوئه

سوهو:هیشش منم سوهو ،دستمو برمیدارم ولی جیغ نکشیا
هجین سر تکون داد و سوهو دستشو برداشت
هجین:چرا اینجوریی رفت و امد میکنییی
سوهو:من داشتم مثل ادم میومدم تو اشپزخونه تو کاراگاه بازیت گل کرد

هجین بدون فکر یهو بازوی سوهو‌ رو گاز گرفت
سوهو با دردی که تو دستش پیچید خواست داد بزنه که هجین دستشو گذاشت رو دهنش و با شیطنت گفت:هیششش دستمو بر میدارم ولی داد نزنیا

دستشو برداشت و سوهو گفت:مریضی؟
هجین خندید و گفت:خیلیی
بعد از زیر دست سوهو فرار کرد و رفت تو اتاق و خواست بخوابه.
.
.
.
لی لی

تو این یه هفته ای که گذشت به قدری بهم خوش گذشت که تو هیچ جا بهم خوش نگذشته بود
با می سون و یونگ سو کلی صمیمی شدم و تمام سعی ام رو میکردم‌جلو دوربین واسه کاپل کیوتشون ذوق نکنم

با صدای پیام گوشیم از فکر دراومدم و پیامو باز کردم
می سون:لی لیییی میای پیشم؟حوصلم سر رفت

    تو مگه کار و زندگی نداری اخهه:لی لی

می سون:نه فعلا بیکارم متاسفانه .بیا دیگههه
                     
                               لوکیشن بده:لی لی

یه ربع بعد با پیچوندن تمرین تو راه خونه می سون بودم.خونه می سون بود دیگه؟خونه گروهیشون نبود که؟امیدوارم که خونه می سون باشه
زنگ درو زدم و با باز شدن در با صدای لوس برای مسخره بازی گفتم:سلامممم
می سون :سلامممم

از در رفتم تو که دیدم جی هو داره با لبخند بهم نگاه میکنه:رو‌ نکرده بودی میتونی انقدر کیوت صحبت کنی
الان ازم تعریف کرددددد؟وای ذوقق
هول شده گفتم:این-اینجا مگه خونه می سون نیست؟

جی هو:خونه گروهیمونه
لی لی:اهااا
می سون: ولش کن بستیمووو هیونگگ
جی هو: اوهوع از کی تا حالا انقدر صمیمی شدید؟
می سون: از همون موقع که دیدمشش

با دست هولم داد سمت پذیرایی و گفت: بشین رو مبل تا یه چیز بیارم بخوری.غیر از من و جی هو ام‌کسی خونه نیست ،جی هو‌ام تا نیم ساعت دیگه میره
جی هو:نه پشیمون شدم نمیرم

می سون:چراا؟
جی هو:عشقم کشید نرم
می سون پوکر نگاش کرد و رفت تو اشپزخونه تا خوراکی بیاره
جی هو خودشو انداخت رو مبل کنارم و سرشو کرد تو‌گوشیش

همونجوری که تو‌گوشیش بود گفت:دخترا خوبن؟
لی لی: اوهوم خوبن ممنون
جی هو:عکسایی که ازمون در اومده رو دیدی؟
لی لی: اره چطور؟
جی هو:نظرت چیه؟

لی لی: عادیه دیگه همیشه تو‌کیپاپ این‌چیزا بوده
زر میزنم اصلا هم عادی نیست و مثل سگ هم ذوق دارم که با جی هو شیپ میشم هم مثل سگ میترسم هیتام بیشتر شه
جی هو سرشو از تو گوشی اورد بیرون و نگام‌کرد و گفت:جالبه
لی لی: چی

خواست جواب بده که می سون با ظرف پاپ کورن اومد پیشمون
می سون:خب فیلم ترسناک بزارم ببینیم؟
لی لی: ارههههه
جی هو: این‌ چرت و‌پرتا چیه یه چیز درست درمون بزار

با خباثت نگاش کردم و گفتم:میترسی؟
جی هو:هه من و ترس؟اصلا معنی نداره ،می سون ترسناک ترین فیلم ممکنو بزار....
.
.
درودددددد به همه امیدوارم‌پارت جدیدو‌دوست داشته باشیدد🩷

My romantic Mistake:)Where stories live. Discover now