بعد از چند ثانیه صدای خنده های هیستریک زن توی اتاق پیچیده
به موهاش چنگ زد و اشکاش روی گونه های صافش ریخت
«چـ....چه غلطی میکنی عوضی همجنسباز»
تهیونگ با داد عصبی جیسو چشمهاش رو محکم روی هم فشار داد
سریع از روی تخت بلند شد
«نـ....نونا م..من »
جیسو سمت تهیونگ پا تند کرد و کشیده محکمی به صورتش زد
«گمشوووو....از خونه من گمشو بیرون ....د..دیگه...دیگه اینجا نمیای...فهمیدی عوضی؟»
تهیونگ دستش رو روی صورت دردناکش گذاشت و سرش رو پایین انداخت ....حقش بود
با دیدن حالت عصبی جیسو سریع از اتاق خارج شد و سمت در رفت
بغض بدی به گلوش چنگ میزد
بین راه توجهی به صدای نگران نامجون نکرد
حتی نتونست نگاه آخری به عشق کوچیکش بندازه
_________جونگکوک با حالت شوک شده ای به گوشه ای زل زده بود
عموش اون رو بوسید؟
مادر خواندش تهیونگ رو از خونه بیرون کرد؟
گوش های نرمش روی صورتش افتادن و صدای هق هق های مظلومش توی اتاق پیچید...
نمیدونست چرا....ولی حس خوبی از حرکت لبهای پهن مرد بزرگتر روی لبهای خودش گرفته بود...
انقدر ترسیده و نارحت بود که حتی به دست های جیسو که دور سرش حلقه شدن هم اهمیت نداد
رد سیاه ریمل روی گونههای سرخ از رژ گونهی زن خودنمایی میکرد
درحالی که روی کمر پسرخواندش میکوبید آروم زیر لب زمزمه کرد
«نگران نباش....آروم باش عزیزم ....دیگه نمیزارم اون همجنسباز کثیف نزدیکت بشه...تموم شد»
جونگکوک با ناراحتی لرزید
دوست نداشت....حرفهای جیسو راجب عموش رو دوست نداشت....
تهیونگ خیلی مهربون بود ....اون کثیف نبود....
«نـ..نه....ع..مو...ادم خوبیه»
زن با این حرف پسرش با چشمهای درشت شده از شوک و عصبانیت شونه های ظریف پسر رو گرفت و محکم تکونش داد و غرید
«ساکت شو......اون عوضی کثیف مغزتو شست و شو داده...دیگه نمیزارم ببینیش»
جونگکوک با صدای بلند هق هق میکرد
چهکاری از دستش برمیومد؟
اون فقط یه هیبرید پرورشگاهی بود
___________و بله....کم بود ولی بپذیرید ....
لطفا از جیسو بدتون نیاد:]

YOU ARE READING
my little love
Fanfictionژانر:هیبرید_رمنس_انگست_خشن_امپرگ_ کاپل:ویکوک هپی انده «داستان راجب تهیونگی که از عشق برادر زاده ناتنی هیبریدش به جنون میرسه و دست به هر کاری میزنه تا پسر رو مال خودش کنه....... و خب بنظرم از راه اشتباهی وارد میشه» _______________ بند ربدوشام طلایی ر...